اعلامیه کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران: جمهوری اسلامی در مضحکه انتخاباتی مفتضحانه شکست خورد، ملزومات سرنگونی انقلابی آن را فراهم آوریم
دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۴۰۲
سرانجام مضحکه انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی و ششمین دوره مجلس خبرگان رهبری در حالیکه که ۱۹۰ هزار نیروی پلیس برای تامین امنیت آن در آماده باش بودند، برگزار گردید. در این سناریوی مهندسی شده که فریب و نیرنگ و دغلکاری و تهدید بر کلیه مراحل آن سایه افکنده بود رژیم جمهوری اسلامی بار دیگر بازنده شد و کارگران و توده هایی که برای به شکست کشاندن این مضحکه تدارک دیده بودند پیروز شدند. اگر چه تمام نهادهای حکومتی مذبوحانه تلاش می کنند وانمود کنند که میزان مشارکت مردم زیاد بوده است، اما گزارش های شاهدان عینی و نهادهای مستقل از حکومت نشان می دهد که گزینه “ما دیگه رآی نمی دهیم”، “رأی بی رأی” و ” نه، به جمهوری اسلامی” که قبلا در شعارهای معترضان انعکاس یافته و یا بر در و دیوار شهرهای مختلف ایران نقش بسته بود پیروز قطعی این نمایش انتخاباتی بوده است. در واقع اکثریت قاطع مردم ایران که از فقر و گرانی، تبعیض و نابرابری و کشتار و قتل های حکومتی به تنگ آمده اند در یک اقدام هماهنگ و شکوهمند سیاسی یک نه بزرگ به کلیت جمهوری اسلامی گفتند. با اینحال سران و رسانه های دروغ پرداز رژیم جمهوری اسلامی از حضور پرشور مردم در حوزه های رأی گیری سخن می گویند و ستاد انتخابات رژیم در یک اقدام فریبکارانه به دلیل واهی آنچه آن را “ازدحام مردم در شعب اخذ رای” خوانده چند بار زمان اخذ آرا را تمدید کرده و آخرین بار زمان را تا ساعت ۲۴ شب جمعه تمدید کرد. اما بر اساس همه گزارش های رسیده و فیلم هایی از حوزه های رأی گیری تهیه و در شبکه های اجتماعی انتشار یافته اند تخمین زده می شود که مردم در تهران کمتر از بیست درصد و در شهرستانها نیز به طور میانگین کمتر از بیست و پنج درصد در این نمایش انتخاباتی مشارکت کرده اند. بنا به گزارش ها در استانهای کردستان و سیستان و بلوچستان بیش از هشتاد و پنج درصد از مردم در این “انتخابات” شرکت نکرده اند. مردم مبارز در این استانها با عدم شرکت خود نقش بزرگی در به شکست کشاندن نمایش انتخاباتی رژیم جمهوری اسلامی ایفا کردند.
شکست مفتضاحانه رژیم جمهوری اسلامی در این نمایش انتخاباتی کاملا قابل پیش بینی بود. جنبش عظیمی که از مدتها قبل در جبهه کارگران و توده های عاصی از این اوضاع، در کوچه و خیابان و ادارات و محلات کار، در اتوبوس و مترو، شبکه های اجتماعی و غیره برای به شکست کشاندن این مضحکه انتخاباتی به راه افتاده بود ریشه در تجربه خیزش ها و جنبش های سیاسی توده ای و انقلابی و در تحول عظیمی دارد که در ذهنیت و آگاهی کارگران و توده های مردم پدید آمده است. خود سران رژیم اسلامی هم می دانند که جامعه ایران از آن دوره عبور کرده که آنان بتوانند با فریب و تهدید مردم را به پای صندوق های رأی بیاورند تا از این طریق مشروعیت انتخاباتی خودشان را به نمایش بگذارند. این نمایش های انتخاباتی عملا به وسیله ای برای تصفیه حساب های جناحی و تجدید آرایش باندهای درون حکومتی تبدیل شده اند. در دوره انقلابی کنونی که جامعه آبستن انقلاب است، کادر رهبری سپاه و هسته مرکزی اصول گرایان استراتژی بقای نظام اسلامی را از مسیر یکدست کردن بیشتر نهادهای حکومتی و ارتقاء ظرفیت سرکوب تعقیب می کنند.
در چنین شرایطی برای در هم شکستن استراتژی سرکوب عریان و برای سرنگونی انقلابی رژیم جمهوری اسلامی لازم است به طور نقشه مند ملزومات این سرنگونی را فراهم آورد. شکست رژیم اسلامی و پیروزی مردم در این مضحکه انتخاباتی می تواند به سنگری برای پیشروی جنبش انقلابی در زمینه سازمانیابی و شکل دادن به رهبری سیاسی تبدیل گردد. طبقه کارگر ایران به رغم همه موانعی که سر راه دارد می تواند سازمانیافته تر به میدان بیاید. جنبش اعتصابی کارگران بستری عینی برای ارتقای سازمانیابی طبقه کارگر است. وجود کمیته های کارخانه، کمیته های اعتصاب، برپایی مجامع عمومی و پا به عرصه گذاشتن طیف گسترده ای از فعالین و پیشروان جنبش کارگری با رویکرد شورایی ظرفیت های جنبش کارگری برای غلبه بر این موانع را نشان می دهد. حضور برجسته زنان در جنبش اعتراضی بازنشستگان و معلمان به عنوان بخشی از جنبش کارگری و در جنبش دانشجویی و نقش آنان در سازمان سراسری و رهبری این جنبش ها بیانگر ظرفیت های بالای جنبش زنان در امر سازمانیابی است. جنبش رهایی زنان می تواند در محلات فقیر نشین حاشیه شهرها نیز با سازماندهی زنان کارکن و زحمتکش این محلات در انجمن ها و شوراهای زنان بخشی دیگر از نیروی عظیم خود را به میدان آورد. جنبش دانشجویی در یک ده و نیم گذشته و به ویژه در یک سال و نیم اخیر ظرفیت های برجسته ای در زمینه سازمانیابی و همبستگی با دیگر جنبش های پیشرو اجتماعی از خود بروز داده است. جنبش انقلابی کردستان تاریخا و اینبار با حضور پر رنگ خود در جنبش انقلابی سراسری به چشم و چراغ مردم ایران تبدیل شد و بار دیگر نشان داد که یک پای اصلی هر تحول سیاسی و انقلابی در ایران است. این جنبش پتانسیل این را دارد که نیروی محرکه خود را سازمانیافته تر به میدان آورد. این جویبارهای انقلاب باید به هم بپیوندند. گسترش و تحکیم پیوند این جنبش های پیشرو اجتماعی می تواند زمینه ساز تدارک اعتصابات سیاسی توده ای در سراسر ایران باشد. اعتصاباتی که توأم با راهپیمایی های خیابانی و تجمع های اعتراضی قادر هستند دستگاه سیاسی، اداری و اقتصادی رژیم جمهوری اسلامی را فلج کنند. اعتصابات سیاسی توده ای که اعتصابات کارگری ستون فقرات آن را تشکیل دهد، می توانند انسجام صفوف نیروهای مسلح و سپاه پاسداران را در هم کوبد، شکاف درون صفوف این نیروها را عمیق تر کرده و قدرت سرکوب آن را زمینگیر کند و زمینه های سازمانیابی قیام و سرنگونی انقلابی رژیم جمهوری اسلامی فراهم آورد.
سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی، برابری، حکومت کارگری
کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران
۱۲ اسفند ۱۴۰۲
۲ مارس ۲۰۲۴
نشر: تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومەله
www.facebook.com/Peshrawcpiran
www.instagram.com/Peshrawcpiran1