اعلامیه جمعی از نهادها، مبارزین سیاسی، مدنی، اجتماعی و خبرنگاران علیه مهاجرستیزی
یکشنبه ۳۰ مهر ۱۴۰۲
سیستم سرمایه داری با خلق بحران محیط زیست، خلق جنگ در کشورهای تحت سلطه، جهانی کردن تولید و زنجیره ی تأمین جهانی که باعث شکل گیری اقتصاد کج و معوج در کشورهای تحت سلطه می شود، باعث می شود که مردم تحت ستم ما از دهات (زیستگاهشان) کنده شده و از حلبی آبادها سردرآورند و همچنین از کشوری به کشور دیگر برای پیدا کردن زیستگاه بهتر مهاجرت کنند. اما از طرف دیگر تولید جهانی و زنجیره ی تأمین جهانی پایه مادی وحدت تمام مردم تحت ستم در جهان را نیز ساخته است.
سیستم سرمایه داری نه تنها از انسان ها حق خوردن را گرفته است، بل آن ها را از انتخاب زیستگاه مناسب تر نیز محروم ساخته است و از طرف دیگر بحران مهاجرت را به وجود آورده است که از حل مثبت آن ناتوان است. اما این سیستم نیروهای بنیادگرای دینی اسلامی/ صلیبی و فاشیست را به وجود می آورد که از طریق سرکوب در تلاش پاسخ به بحران ها هستند.
رویکرد بنیادگرایی دینی اسلامی و فاشیست که ماهیت طبقه ی حاکمه ی دولت های ایران و پاکستان را شکل می دهند، برای نظم بخشیدن دوباره به جوامعی که در آنها نابرابری، ظلم و ستم بیداد میکند، با جنایت و تحمیل و تحکیم روابط پدرسالاری مدغم در سیستم سرمایه داری و تبلیغ و ترویج هرچه بیشتر ناسیونالیسم در شکل فاشیستی آن به سرکوب مردم تحت ستم میپردازند.
گرچه هر جا سرکوب است، مقاومتی نیز هست، اما نیروهای بنیادگرای دینی و فاشیست، با طبقه ی حاکمه ی دولتهای ایران و پاکستان که هزاران جنایت را علیه مردم تحت ستم ما مرتکب شدند و هر روز بر مشکلات مردم میافزایند. همداستان شده و رهبری مردمی که دارای چارچوب فکری و شیوه ی تفکر بنیادگرایی دینی و فاشیست هستند و در اطراف بحران فقر و نابرابری جمع شده اند و دست به مقاومت میزنند، را کسب کرده و به بیگانه ستیزی و مهاجرستیزی دامن میزنند.
تبعیض سیستماتیک علیه مهاجرین در این دو کشور باعث میشود که همیشه سرمایه داران به کارگران ارزان قیمت تری دسترسی داشته باشند. مهاجرین که تحت مافوق استثمار قرار دارند؛ استثمار آنها توسط سرمایه دار این فکر را نیز تقویت میکند که این مهاجرین هستند که نان را از سفره ی مردم تحت ستم دزدی می کنند. این وضعیت مهاجرین به طبقه ی حاکمهی دولتهای ایران و پاکستان فرصت میدهد تا همیشه به کارگران ارزان قیمت دسترسی داشته باشند و هر زمانی که مقاومت های مردم تحت ستم ما شکل حادی به خود گرفت، افکار جمعی را با عَلَم کردن ناسیونالیسم ملی به سوی بیگانه ستیزی و مهاجرستیزی سوق دهند.
در کشورهای ایران و پاکستان که نابرابرهای طبقاتی، ستم بر زنان، ستم ملی، ستم بر کودکان، بحران محیط زیست بیداد میکند، مقاومت مردمی علیه این گسل ها، نظم گذشته ای که طبقه ی حاکمه ی دولتهای این کشورها بر جامعه تحمیل میکردند، را به چالش کشیده است. اما این دو کشور را نباید از صحنه ی جهانی که تضادهای سیستم سرمایه داری صحنه را می چیند، جدا دانست. تضاد دو پوسیده ی بنیادگرایی دینی و امپریالیسم در جهان حاد شده است که در درون جوامع این دو کشور در شکل بنیادگرایی دینی فاشیست یا پروامپریالیست فاشیست خود را تبارز میدهد. انتخاب هر یک از این دو پوسیده به تقویت هر دو می انجامد. ولی این قطب بندی یک امتیاز دیگر نیز به طبقات حاکمه ی این دو دولت بنیادگرا و فاشیست میدهد؛ تا از این طریق افکار مردم تحت ستم را از ریشه های ستم دور ساخته و مهاجرین را گناهکار بدانند و ستمدیده را در مقابل ستمدیده قرار داده و خود بیرون از گود ماهیگیری کنند!
ظلم و ستم بر مهاجرین توسط طبقات حاکمه ی دولت های بنیادگرا و فاشیست ایران و پاکستان، نیروهای بنیادگرا و فاشیست و قشری از مردم تحت ستم که گرفتار افکار و شیوه ی تفکر بنیادگرایی دینی و فاشیست هستند، تبعیض سیستماتیک علیه چند میلیون انسان است. همچنین در کاربرد عبارت مهاجر ستیزی باید خیلی محتاط بود، چه بسا میلیون ها انسان دهه هاست در این دو کشور زندگی میکنند و هنوز به عنوان دیگری مانند ملیت بلوچ شناخته میشوند که کودکانشان از حق تحصیل محروم هستند. این ظلم و ستم و تبعیض سیستماتیک تنها شکلی از مهاجرستیزی نیست، بل نوعی از ستم ملی نیز هست!
در چنین شرایطی که تضاد قطب های امپریالیستی و تضاد دو پوسیده (بنیادگرایی دینی و امپریالیسم) بشریت را هر روز به ورطه ی نابودی و نیستی نزدیک می سازد، در شرایطی که دولتهای ایران، پاکستان و حاکمیت طالبان، میلیونها انسان تحت ستم را به بدترین شیوه سرکوب می کنند؛ هر انسان که گرفتار شکست اخااقی نباشد، باید در مقابل این پدیده های غیرانسانی سکوت نکند. هر سکوتی به معنای تأیید این ظلم و نابرابری هاست.
۱. ما به سیستم سرمایه داری که رنج های غیرضروری مانند مهاجرت را تولید میکند و از حل مثبت آن ناتوان است، نه میگوییم،
۲. ما به دولت های بنیادگرا و فاشیست ایران و پاکستان و حاکمیت بنیادگرا و فاشیست گروه طالبان در افغانستان، نه میگوییم؛
۳. ما به ستم ملی و مهاجر ستیزی در هر گوشه ای از دنیا و مشخص در ایران و پاکستان که مردم تحت ستم افغانستانی را گرفتار
تبعیض سیستماتیک ساخته است، نه میگوییم؛
۴. ما به افکار و شیوه ی تفکر بنیادگرایی دینی و فاشیست که مردم ما گرفتار آن هستند، و به ستم ملی و مهاجرستیزی مشروعیت
میدهند، نه میگوییم؛
۵. ما به هر دو پوسیده ی بنیادگرایی دینی و امپریالیسم که دو آلترناتیو ارتجاعی سیستم سرمایه داری برای حل رنج های غیرضروری مردم تحت ستم در جهان هستند؛ نه میگوییم.
اما با صدای بلند از تمام کسانی که کنار مردم تحت ستم ایستاده اند، و از حقیقت علمی پیروی میکنند و برای نابودی رنج های غیرضرروی برای یک جامعه ی بنیادن متفاوت تالش و مبارزه میکنند، سپاسگزاریم!
اسامی نهادهای حمایت کننده اعلامیه
جنبش حرکت برای تغییر، جامعه زنان آزاد شرق کوردستان کژار در اروپا، جنبش زنان به سوی آزادی، جنبش نیروهای مترقی افغانستان، جنبش همبستگی زنان افغانستان، شبکه زنان در سوئد، شبکه مشارکت سیاسی زنان افغانستان، کمیته اقدام کارگری افغانستان، گروپ دادخواهان سیف اس، موسسه توسعه و رشد جامعه مدنی، نشریه صدای زنان افغانستان.
اسامی امضا کنندگان
احمد حسینی، احمد هاشمی، احمدصادق امین، اسراء نوری، افضل خلیق، امیر امیری، امیر آریا، اهورا، آرتمیس پرچمی، آرزو فرهمند، آزاد آزاد، آزیتا آزاد، آلا اخگر، آنجلا غیور، بابک زمانی، بارانا هاشمی، بهرام شاهی، بهرام شاهینفر، بهرام فرنیا، بهزاد مرادیان، بهنام زارعی، بیژن صباغ، پرویز بشرمل، پریسا خیامدار، پروین پوران، ترنم سیدی، سونیا احمدی، جمشید آریا، حسن قریشی، حسین طاهری، حمید امیری، حمید سجادی، حمیده مهردل، خالد آروند، خالد کریمی، خانم حسینی، خدیجه سیاسی، خروش سرفراز، خوشبو مهریار، دریا کاظمی، دکتر عاصف حسینی، دیانا، راضیه هاشمی، رامین خرسندی، رحیم محمدی، رحیم نیازی، رضا علینژاد، رفیق زلمی جمال، روح الاه موسوی، روژان نامدار، روهینا احرار، رویا رشیدی، رها ارجمندی، رها آزاد، زهرا حسن زاده، زهرا حسینی، زهرا ریاضی، زهرا محسنی، زهرا موسوی، زهرا ناصری، زهره اخلاقی، زهره صالح، زهره واحدی اختری، زینب محمدی، سارا دهقانی، سارا سائب، ساره حسینی، ساناز کوهی، سپیده امید، سعید روشنگر، سلما آریانی، سلما هاشمی، سما هاشمی، سید روح الاه، سیدارتا سائب، شبنم مهاجرزاد، شفیق اهلل اندرابی، شفیقه محسنی، شمیال مشعل بیگی، صفحه جام آزادی، صنم امیر، طارق سعیدی، طاهره ناصری، عتیق آروند، عذرا حسینی، عظیم بشرمل، علی رضایی، علی شجاعی، علی ضیائی، علی هاشمی، فاطیما حکیمی، فرزانه ایوبی، فرمان اندرابی، فریحه ایثار، فولاد ، فیروزه خادم، قدسیه شجاع زاده ، کرشنا هاشمی، لیلا قرایی، ماکسیم مهاجر، ماهرخ جوان، محبه رحیمی، محسن مرادی، محمد میر کامور، محمدجواد محمدی، مرتضا امیری، مریم شاهین فر، مزدک آزار، مژده خادم، مژگان عظیمی، مژگان فراجی، مژگان مرادی، مرضیه هاشمی، ملکه برین، مولوده توانا، مومنه افتخاری، مها، مهدا نور، مهدی توپچی، مهدیه حسینی، مهلا اسماعیلی ، نادیا بخشی، نازنین احمدی، نجیبه زردشت، ندیم ندیمی، نرگس شریفی، نرگس نجوا، نسرین حمیدی، نسیمه حیدری، نعیم حسینی، نفیسه نفیس، نیاز رحیمی، نیروانا نیازی، نیکی رحیمی، نیهان دارا، هاشم انوری، هریوا مرادی، هلما هاشمی، یلدا پیگیر، الینا سادات، یونس امیری.