اعتصاب کارگران در افق خیزش مهسا
جمعه ۸ مهر ۱۴۰۱
اعتراضاتی که در روز جمعه ٢٥ شهریور به دنبال قتل تکان دهنده ژینا امینی (مهسا) توسط گشت ارشاد رژیم اسلامی، در مقابل بیمارستان کسری در تهران آغاز گردید و در آن زنان و مردان آزادیخواه علیه این جنایت و علیه حکومت اسلامی شعار سر دادند، به خیزشی انقلابی و سراسری تبدیل شده است. این جنبش (جنبش مهسا)، اینک و در آستانه آغاز سومین هفتۀ خود همچنان ادامه دارد. جنبشی انقلابی که رژیم جمهوری اسلامی با تمام دستگاههای سرکوبش تاکنون نتوانسته شعله های فروزان آن را خاموش کند. گرچه یکی از کمبودهای جدی تا کنونی عدم پیوند خیابان و کارخانه، عدم همزمانی و همگامی اعتصابات کارگری با اعتراضات خیابانی بوده است، اما هم اکنون طلیعۀ رفع این ضعف و کمبود و همزمانی وقوع آگاهانۀ آنها در افق و چشم انداز می باشد. بدون شک به میدان آمدن کارگران به مثابه یک طبقه اجتماعی و با اصلی ترین سلاح خودشان یعنی اعتصاب، نقش تعیین کننده در تداوم و پیشروی این خیزش سراسری و انقلابی خواهد داشت.
در این راستا در این دوره تغییر و تحرکاتی ایجاد شده است. روز دوشنبه چهارم مهر ماه، شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت، طی اطلاعیه ای ضمن پشتیبانی از مبارزات مردمی علیه خشونت سازمان یافته و علیه فقر و بی تأمینی، اعلام کردند که: “ما کارگران نفت هشدار میدهیم در صورتی که رژیم به بازداشتها، کشتار مردم و سرکوب گری و اذیت و آزار زنان پایان ندهد، ساکت نخواهیم ماند و هم صدا با همۀ مردم ایران ما نیز دست به اعتصاب خواهیم زد و به سر کار نخواهیم رفت “. به دنبال آن روز چهارشنبه ششم مهر کارگران رسمی صنعت نفت نیز طی بیانیه ای با محکوم کردن قتل مهسا امینی ( ژینا)، حمایت قاطع خود را از اعتراضات ضد حکومتی مردم در خیابانها اعلام نمودند. کارگران بخشهای عملیاتی صنایع نفت در بیانیه مزبور اعلام کردند: ” ما خود بخشی از همین مردمی هستیم که بیش از ۴۰ سال است زندگی و کرامت انسانی مان به دست این حاکمیت مستبد و ضد بشری پایمال شده است؛ وضعیت معیشت مان به جایی رسیده که هیچ تأمین و شرایط قابل تحملی برای ما مردم نمانده است.” در بخشی دیگر از آن بیانیه کارگران با محکوم کردن قتل فجیع مهسا امینی “ژینا” حمایت خود را از اعتراضات دو هفته اخیر مردم در کف خیابان اعلام کرده و هشدار داده اند: ” تا کنون حکومت به خواسته های ما کارگران و مردم معترض با سرکوب و گلوله پاسخ داده است. قدرت ما در اعتصاب سراسری و متحد ماست. اگر حکومت به سرکوب اعتراضات ادامه دهد، همۀ دستگیر شدگان را آزاد نکند، به فضای پادگانی در شهرها و محیط کارمان پایان ندهد، ما نیز دست از کار می کشیم و همراه خانواده هایمان به خیابانها سرازیر خواهیم شد. درهمین رابطه جمعی از فعالین کارگری در هفت تپه طی اطلاعیه ای قتل مهسا را محکوم کردند و اعلام کردند که این قتل دولتی بی پاسخ نخواهد ماند. سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه طی اطلاعیه ای اعلام کرد که: “ما به عنوان کارگران و زحمتکشان و محروم شدگان که اکثریت مطلق جمعیت کشور را تشکیل می دهیم باید در مقابل ظلم و ستم با صدای هرچه رساتر اعتراض کنیم و سیاستهای زن ستیز و جنایتکارانه را، که توسط ارگانهای مختلف و متعدد سرکوب صورت می گیرد را محکوم کنیم “.
واقعیت این است که در چند سال اخیر طبقه کارگر با اعتصابات و اعتراضات شکوهمند خود فضای سیاسی ایران را تحت تأثیر قرار داده است و برای تحقق خواست و مطالبات خود سالانه هزاران اعتراض و اعتصاب را در اشکال متفاوت انجام داده است. اینک نیز با به میدان آمدن کارگران نفت و دیگر صنایع و سازماندهی یک اعتصاب سراسری می توانند اولأ دستگاه سرکوب رژیم را فلج و زمینگیر کنند و در همانحال تداوم و پیشروی و موفقیت نهایی خیزش انقلابی کنونی را نیز تضمین نمایند. پیروزی نهایی خیزش سیاسی کنونی که به درست و به شکلی رادیکال کل حاکمیت رژیم اسلامی را نشانه گرفته است، تنها با اتکا به، به میدان آمدن کارگران به مثابه طبقه ای که کل تولیدات جامعه به نیروی کارش گره خورده است، ممکن می باشد.
پیوستن هرروزه بخشهایی از جامعه به این خیزش انقلابی تداوم آنرا تأمین کرده است. جنبش دانشجویی در دوره پسا کرونا دوباره به میدان آمده و به جنبش اعتراضی پیوسته است. روز چهارشنبه ششم مهر فعالان صنفی دانشگاه تهران با انتشار بیانیه ای اعلام کردند :” ما در عزای عزیزانمان، در میان بازداشت و شکنجۀ همکلاسی ها و مبارزان آزادی، نظاره گر نخواهیم بود و در کلاسهای درس “مجازی – امنیتی” رژیم شرکت نخواهیم کرد”. در بیاینۀ مزبور آنان دیگر شوراهای صنفی و نهادهای دانشجویی را دعوت کردند تا به اعتصاب بپیوندند. البته تا کنون نه تنها دانشجویان بسیاری از دانشگاه ها اعلام اعتصاب نموده اند، بلکه تعداد زیادی از استادان را نیز با خود همراه کرده و استعفا داده اند. دانشجویان مبارز دانشگاهها در تهران، تبریز، اصفهان، اهواز، شیراز، کردستان، کرج، قشم، قزوین، همدان، گیلان و ارومیه به اعتصاب پیوسته و اعتراض و تظاهرات خود را چه در صحن دانشگاهها و چه در خیابانها فعالانه پیش می برند. بسیاری دیگر فعالان عرصه های اجتماعی از جمله خبرنگاران، نویسندگان، فعالان شبکه های اجتماعی و سایبری، شاعران، ورزشکاران، هنرمندان موسیقی، تئاتر و سینما به جنبش اعتراضی پیوسته اند و هنر و خود را در جهت گسترش ملزومات و پیشبرد جنبش به خدمت گرفته اند.
شورای همکاری تشکل های صنفی فرهنگیان نیز با صدور بیانیه ای فراخوان اعتصاب سراسری دادند. در روز چهارشنبه ششم مهر اعتصاب بسیاری از مدارس را فرا گرفت. علاوه برآن سه تشکل بازنشستگان هم در بیانیه مشترکی حمایت و پشتیبانی خود را از جنبش اعتراضی موجود اعلام داشته اند. با این وجود جنبش اعتراضی کنونی باز هم ظرفیت سراسری تر شدن و توده ای تر شدن را دارد و لازم است برای هر چه توده ای تر شدن و سراسری تر شدن آن تلاش کرد. بخش پیشرو جنبش کارگری ایران که در سالهای اخیر با اعتصابات شکوهمند خود کل فضای جامعه را تحت تأثیر قرار دادند، می توانند با اعتصاب این سلاح نیرومند خود به میدان این نبرد بیایند و کارخانه را با خیابان پیوند بزنند و پیشروی جنبش انقلابی جاری را تضمین کنند.
سخن روز شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له