اعتصاب و اعتراضات سازمانیافته، تداوم جنبش انقلابی
شنبه ۳ دی ۱۴۰۱
به دنبال برگزاری اعتراض و اعتصابات موفقیت آمیزِ ۱۴، ۱۵ و ۱۶ آذر، که با فراخوان دهها تشکل دانشجویی، کارگری، معلمان، رانندگان کامیون و تشکل های سیاسی، فرهنگی و غیره صورت گرفت، فراخوان دیگری به تاریخ ٢٣ آذر برای برپایی اعتصاب و اعتراض بعدی در روزهای ٢٨، ٢٩ و ٣٠ آذر، از سوی زنان، جوانان و دانشجویان ٢٦ دانشکده و دانشگاه در سراسر ایران و ٨ تشکل جوانان انقلابی و زنان مبارز کردستان و زاهدان خطاب به دانشجویان، جوانان، زنان، دانش آموزان، کارگران صنایع، کادر درمانی و کسبه با پیام زیر انتشار یافت: ”صبح و ظهر اعتصاب سراسری در سطح شهرها به ویژه مراکز کسب و کار و مراکزصنعتی و راهپیمایی در سطح دانشگاهها و مدارس، عصر و شب تجمعات اعتراضی و تظاهرات و راهپیمایی شهری و شب یلدا طولانی ترین شب انقلابمان را در همبستگی با زندانیان سیاسی و بازداشت شدگان و خانوادۀ جانباختگان انقلابمان برپا خواهیم کرد“. در ادامه این فراخوان آمده بود: ” ما باید با حفظ سنگرهای پیشینی که فتح کرده ایم، دائما آماده خیز برداشتن به سمت سنگر بعدی باشیم. برای متوقف کردن جنایات جمهوری اسلامی، اعدام، سرکوب، بازداشت و تجاوز باید بتوانیم روند سرنگونی حکومت و پیروزی انقلابمان را سرعت ببخشیم. این هدف با گسترش و تسریع روند اعتراضات و اعتصابات سراسری و عمومی میسر خواهد شد. در این راستا برای تداوم پیشروی انقلاب لازم می دانیم بار دیگر سه روز را به عنوان روزهای فراخوان سراسری اعلام کنیم“. فراخوان مزبور از جانب بسیاری از جریانات و نهادهای سیاسی مورد حمایت و پشتیبانی قرار گرفت.
این فراخوان از جانب مخاطبین نیز پاسخ مثبت گرفت و تلاش دم و دستگاههای امنیتی و سرکوب حکومت اسلامی برای ممانعت از اعتراض و اعتصاب ناکام ماند. رژیم از قبل به بهانه آلودگی هوا این سه روز را برای مدارس و دانشگاهها در بعضی از شهرها تعطیل عمومی اعلام کرد. همۀ مغازه داران و کسبه را یکی یکی تهدید کرده بود که در صورت پیوستن به اعتصاب و بستن مغازه ها و محل کارشان، آنها را پلُمپ میکند، برایشان پرونده تشکیل خواهد داد و جریمه نقدی خواهند شد. با این وجود مردم معترض و متنفر از حکومت اسلامی، به ویژه پس از اعدام جنایتکارانۀ محسن شکاری و مجیدرضا رهنورد، طی این سه روز با اعتصاب و تظاهرات و راهپیمایی به حاکمان قاتل و جنایتکار جمهوری اسلامی نشان دادند که نمی توانند با شکنجه و قتل و اعدام و جنایات وحشیانه، مردم معترض و انقلابی را از تصمیم راسخ برای سرنگونی جمهوری اسلامی باز دارند. در این سه روز مردم مبارز در بسیاری از شهرها و محلات به ویژه در اکثر شهرهای کردستان به اعتصاب و تظاهرات علیه رژیم اسلامی و جنایاتش برخاستند. در شهرهای رشت، گوهر دشت و گلشهر کرج، وکیل آباد مشهد، چابهار، اصفهان و به ویژه در بسیاری از محلات تهران از جمله اکباتان، طَرَشت، جمال زاده، کاشانی، متروی توحید، شهرک نفت، پونک، آپادانا، صادقیه، تهران پارس، پارک وی، میدان انقلاب و سلسبیل، به خیابانها آمدند و با شعارهای ضد حکومتیِ ” مرگ بر دیکتاتور“، ” مرگ بر جمهوری اسلامی“، ” نه به اعدام “، ” زندانی سیاسی آزاد باید گردد“بار دیگر نشان دادند که تشدید سرکوب، زندان و اعدام نمی توانند رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی را از نابودی حتمی نجات دهند. سرکوب و زندان و کشتار دیگر نمی تواند بقای حکومت اسلامی را تضمین کند. حکومت اسلامی سرمایه داران که غیر از فقر و گرسنگی و ناامنی قتل و کشتار دستاوردی برای مردم کارگر و زحمتکش و تهیدستان جامعه نداشته، به پایان عمر خود نزدیک شده است.
تنفر از جمهوری اسلامی و جنایات آن در خارج کشور نیز در میان مهاجران ایرانی و افکارعمومی گسترش یافته است. پزشکان و کادر درمانی تعدادی از شهرهای آلمان در همبستگی با همکاران خود در ایران و به ویژه همبستگی با پزشکان و پرستاران در بند و محکوم به اعدام، تصمیم گرفتهاند از روز سوم این اعتصاب و تا سرنگونی این رژیم ضد علم و دانش هر چهارشنبه بازوبند سیاه ببندند. آنان از صدر اعظم آلمان و وزیر خارجه نیز خواسته اند، به حمایت از کادر درمانی ایران برخیزند. در اقدامی دیگر ۱۸۳ نماینده پارلمان اتریش و بسیاری از نمایندگان پارلمانها و شهروندان صاحب نام حقوقی اعلام کردهاند حاضرند وکالت زندانیان سیاسی در ایران را برعهده بگیرند. چهرههای ورزشی و هنری نیز به همین ترتیب حمایت و پشتیبانی خود را از همکارانشان در ایران اعلام کرده اند.
اینک که در آستانۀ صدمین روز تداوم جنبش انقلابی قرار گرفته ایم می بینیم که پیشبرد اعتصاب و اعتراضات سازمان یافته و هدفمند در زمانهای مناسب همگام با گسترش اعتصابات کارگری جمهوری اسلامی را بیش از پیش درمانده کرده است. هر روزه بر شمار خودیها و ”خواص رژیم“ در میان کاربدستان، استادان دانشگاه و روحانیونی که از تداوم حاکمیت جمهوری اسلامی مأیوس و نا امید می شوند، افزوده می گردد. آنان به غرولند و انتقاد از حاکمیت افتاده و اعتراف می کنند که ”رژیم برای رفاه و آسایش و امنیت مردم کاری نکرده است؛ به پایان خط رسیده و مرده است “. بسیاری دیگر نیز در سکوت فرو رفته و در فکر نجات خود هستند چون میدانند که تشدید سرکوب نیز به عنوان استراتژی بقای رژیم نمیتواند چاره ساز باشد و موجی که در سراسر ایران به خروش آمده تا سرنگونی رژیم از حرکت باز نخواهد ایستاد. در حالی که جنبش دانشجویی رسالت انقلابی خود را بازیافته و در حال پیشروی است، جنبش کارگری با گسترش اعتصابات در مراکز مهم تولیدی رو به جلو در حال حرکت است، جنبش رهایی زن به تجربه دریافته است تا زمانی که جمهوری اسلامی و یا هر رژیم زن ستیز و مردسالار دیگری بر مسند قدرت باشد، باید برای آزادی و برابری به مقاومت و مبارزه ادامه دهد، جنبش انقلابی کردستان نشان داده که لشکرکشی و جنایت و کشتار نمی تواند مردم را به سکوت و تسلیم وادارد، کار رژیم تمام است. حال که جمهوری اسلامی رفتنی است، باید برای تضمین و تأمین آزادی، برابری و حاکمیت شورایی پس از این رژیم ضد انسانی دست بکار شد.
سخن روز شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له