اعتصاب سراسری کارکنان رسمی نفت و گاز “نان را به قیمت جان نمی خریم”
جمعه ۷ بهمن ۱۴۰۱
روز چهارشنبه ۲۱ دیماه “شورای هماهنگی و همبستگی کارکنان رسمی صنایع نفت” طی اطلاعیه ای از کارگران و کارکنان رسمی نفت در سطح سراسری خواسته بودند تا: ” روز سه شنبه ٢٧ دیماه در همۀ مناطق نفت خیز و عملیاتی، بطور همزمان و در سطح سراسری دست به اعتصاب و تجمع بزنند. فراخوان اعتصاب علیرغم تلاشها و تهدیدات دم و دستگاههای امنیتی و حضور نیروهای سرکوبگر رژیم از جانب کارگران و کارکنان صنایع نفت پاسخ مثبت گرفت و اعتصاب و اعتراضات در همه مراکز برپا گردید. صبح روز سه شنبه ٢٧ دیماه نفتگران صنایع نفت و گاز در بسیاری از شهرها و مناطق نفتی و عملیاتی از جمله در پالایشگاه نفت آبادان، کارکنان نفت و گاز شرکت پایانۀ نفتی جزیرۀ خارک، در ستاد شرکت نفت و گاز شرق در مشهد، در واحدهای عملیاتی منطقۀ سیری درجنوب بندر لنگه، شرکت فلات قاره، شرکت پالایش گاز فجرجم، کارکنان رسمی شرکت نفت و گاز پارس در عسلویه، پالایشگاه نفت ایلام، پالایشگاه گاز ایلام، شرکت گاز استان فارس در شیراز، کارکنان نفت اهواز، کارکنان رسمی شرکت نفت و گاز چشمه خوش دهلران، کارکنان رسمی شرکت نفت و گاز آغاجاری، برای تحقق مطالبات اعلام شدۀ خود دست از کار کشیدند و تجمع اعتراضی برپا کردند. کارگران صنایع نفت با این اعتصاب گوشهای از همبستگی طبقاتی خود را به سرمایه داران و حکومت اسلامی شان نشان دادند.
از جمله اهم خواست و مطالبات کارکنان رسمی صنایع نفت،عبارت بودند از: اجرای مادۀ۱۰ مربوط به قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت و باز پرداخت مربوط به این قانون، حذف سقف حقوقی و پرداخت فوقالعاده ویژه، حذف مالیات زیاد برحقوق، افزایش حقوق و دستمزدها، پرداخت پاداش بازنشستگی، بهبود خدمات رفاهی و وضعیت بهداشت و درمان، ابطال صندوق نفت و رسیدگی به دیگر مطالباتشان. پایان بخش اعتصاب و اعتراضات کارکنان صنایع نفت، در آنروز صدور بیانیۀ پایانی تحت عنوان ” نان را به قیمت جان نمی خریم” بود. در این بیانیه با رویکردی رزمنده، رسا و قاطع به مسئولان حکومت اسلامی هشدار داده شده بود که : ” بردباری ما مرز دارد، گفته بودیم پنبه ها را از گوشهایتان بیرون کنید، با روان ما بازی نکنید. ما گفتیم و شما نشنیده گرفتید. اکنون سیلی شدهایم که میتوانیم همه چیز را با خود ببریم، سیل نابود کننده و ویرانگر. بنا نیست ما مانند شعله بسوزیم و تنها بسوزیم. شعلهای خواهیم شد که برای خاموش کردنمان باید سیل اشک هایتان جاری شود”. محتوای این بیانیه گویای موضع قوی و رشد و بلوغ سیاسی طبقۀ کارگر ایران در مقابل سرمایه داران است که بیشتر از گذشته به قدرت نیروی متشکل طبقاتی خود پی برده است. اعتصاب و اعتراضات سراسری کارگران رسمی صنایع نفت پاسخی کوبنده به یاوه گویی های سران رژیم مبنی بر کنترل جنبش اعتراضی است.
البته یک هفته قبل از آن، “شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت” نیز با انتشار بیانیه ای خواست و مطالبات سیاسی – طبقاتی و صنفی خود را در شرایط تشدید بحرانهای حکومتی اعلام داشتند و نسبت به اوضاع وخیم معیشتی و شرایط دیکتاتوری و سرکوب و خفقان حکومت اسلامی درجامعه هشدار دادند. کارگران در آن بیانیه خواستار پایان دادن به کشتار و زندان و شکنجه وحشیانۀ رژیم گردیدند. در آن بیاینه نیز با اشاره به گذشت بیش از صد روز از نبردی سخت در دفاع از زندگی و معیشت و کرامت انسانی، آمده بود که پاسخ رژیم جز گلوله و زندان و شکنجه و مرگ خاموش و اعدام چیز دیگری نبوده است. رژیم با زنان و مردان زندانی سیاسی و حتی با کودکان نیزهمانند اسیران جنگی برخورد کرده است. بیانیۀ مزبور از سوی دیگر بر گسترش اعتراضات و اعتصابات سراسری به عنوان پاسخ به اعدام و سرکوب رژیم تأکید کرده بود. “شورای هماهنگی سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت” نیز راه نجات از اوضاع فلاکتباری که رژیم اسلامی سرمایه بر جامعه تحمیل کرده است را در اتحاد و همبستگی کارگران، معلمان، بازنشستگان، دانشجویان و جوانان میبیند و بر متحد شدن حول مطالباتی فوری برای پیروزی نهایی تأکید می کرد.
اعتصاب و اعتراضات کارگران رسمی و پیمانی صنایع نفت در شرایطی درحال گسترش است که جنبش انقلابی برای سرنگونی حکومت اسلامی در شهرهای ایران ادامه دارد. بحران اقتصادی عمیق و چاره ناپذیر رژیم اسلامی سرمایه، فقر، گرسنگی و بیکاری فشارغیر قابل تحملی را بر زندگی کارگران و مردم تهیدست جامعه تحمیل کرده و قدرت خرید آنان را به شدت پایین آورده است. اعتصاب کارگران نفت در همانحال پاسخی به لایحه بودجه دولت رئیسی بود. لایحه بودجه دولت رئیسی به مجلس ارتجاع درچند روز گذشته نیز این واقعیت را برملا کرد که رژیم میخواهد بار سنگین بحران اقتصادی و ورشکستگی مالی را بر دوش کارگران و اکثریت مردم ایران بیندازد. رژیم ورشکستۀ اسلامی می خواهد بخشی از هزینۀ دستگاههای متعدد سرکوب و تحمیق را نیز با گرفتن مالیات و کشیدن شیرۀ جان کارگران و مردم زحمتکش ایران بر سفرۀ خالی شان تحمیل کند. آنچه رژیم تا کنون در این رابطه انجام داده است، تهدید، سرکوب و کشتار بوده است. سخنان خامنه ای جنایتکار در این دوره نیز چیزی جز تحریک و تشویق نیروهای سرکوبگر و مداحان فریبکار جیره خوار و آخوندهای انگل مفتخور برای دفاع از حکومت و سرکوب و به سکوت کشاندن کارگران و توده های مردم تهیدست جامعه نبوده است. این نشانه نفسهای آخر حاکمیت جنایتکاری است که تمام مردم ایران را به درست دشمن خود می داند. رژیمی که رکن اصلی حاکمیتش یعنی مافیای سپاه پاسداران که بیش از ۷ در صد اقتصاد ایران را در کنترل و مالکیت خود گرفته است و سهم زیادی در بحرانی شدن اقتصادی ایران دارد، در سطح بینالمللی نیز به عنوان تروریست شناخته می شود.
در شرایطی که بیش از چهار ماه از جنبش انقلابی برای سرنگونی جمهوری اسلامی می گذرد و اینک پایههای حکومت اسلامی به شدت متزلزل شده است، با تمام موانع و دشورای هایی که بر سر راه کارگران رسمی و پیمانی صنایع نفت و دیگر کارگران بخش های تولیدی و خدماتی برای زنده ماندن قرار دارد، راهی جز به میدان آمدن با ابزار پرقدرت اعتصاب و اعتراض سراسری نیست. برای جمهوری اسلامی نیز راهی جز انداختن بار سنگین بحران اقتصادی بر دوش کارگران و دیگر تهیدستان جامعه موجود نیست. گسترش اعتصابات کارگران در مقیاس سراسری همزمان با گسترش اعتراضات توده ای تنها راه فلج کردن و از کار انداختن ماشین سرکوب رژیم اسلامی سرمایه و سرنگونی آن در این نبرد سرنوشت ساز است.
سخن روز شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له