اطلاعیه پایانی برگزاری پلنوم سوم کمیته مرکزی کومەله
چهارشنبه ۷ دی ۱۴۰۱
پلنوم سوم کمیته مرکزی کومەلە ( سازمان کردستان حزب کمونیست ایران) منتخب کنگره ١٨، در روز شنبه ٢٦ آذر ۱۴۰۱ برابر با ۱۷ دسامبر ۲۰۲۲ با شرکت اعضا کمیته مرکزی کومه له و اکثریت اعضا کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران (بعنوان ناظر) برگزار گردید. ابتدا پلنوم با سرود انترناسیونال سرود همبستگی جهانی طبقه کارگر و یک دقیقه سکوت در گرامیداشت یاد و خاطرۀ جانباختگان راه آزادی و سوسیالیسم، به ویژه جانباختگان جنبش انقلابی کنونی آغاز به کار کرد.
دستور جلسات پلنوم مطابق روال عبارت بودند از: گزارش سیاسی کمیته رهبری کومەلە به پلنوم، گزارش تشکیلاتی کمیته ها و ارگانهای تشکیلاتی به پلنوم، رسیدگی به قرارها و آرایش و تقسیم کار درون کمیته مرکزی کومه له.
در مبحث گزارش سیاسی کمیته رهبری که قبلأ به صورت مکتوب در اختیار اعضای کمیته مرکزی قرار گرفته بود، آخرین تحولات اقتصادی و سیاسی در ایران و به طور مشخص اوضاع سیاسی کردستان ایران که در سه ماه گذشته با یک جنبش اعتراضی سراسری روبرو بوده و در آن جنبش نقش برجستهای داشته است پرداخت و برآن متمرکز شد.
در گزارش سياسى به پلنوم سوم كمیته مرکزی کومه له و مباحث پیرامون آن تأکید شده بود که:
جنبش انقلابی سراسری که سه ماه گذشته با جرقه قتل دولتی ژینا امینی آغاز شد، در واقع انفجار خشم و نارضایتی فروخفتۀ چهار دهه گذشتۀ توده های مردم کارگر و زحمتکش کردستان و سراسر ایران از حکومت اسلامی بود؛ خشم و اعتراض به تحمیل بیش از چهاردهه فقر و گرسنگی، دیکتاتوری و خفقان و سرکوب و کشتار بود. این جنبش اعتراضی و انقلابی از کردستان آغاز شد اما به سرعت سراسر ایران را فرا گرفت. این جنبش با پیشتازی و مبارزات جسورانه و قاطعانۀ زنان اکنون وارد چهارمین ماه خود شده است و جمهوری اسلامی با تمام دستگاههای سرکوبش تا کنون نتوانسته آنرا خاموش سازد. جنبش انقلابی جاری اخیرأ از اعتراض و جنگ و گریزهای هر روزۀ خیابانی فاصله گرفته و در پی فراخوان هایی که از جانب تشکلهای دانشجویی و جوانان انقلابی محلات شهرها انتشار مییابد به اعتراض ها و اعتصابات سراسری روی آورده است. آنچه روشن است این است که جنبش سر بازایستادن ندارد. زیرا بحرانهای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی حکومت اسلامی سرمایه، که موجب بروز این جنبش و خیزشهای قبلی بودند، هنوز نه تنها به جای خود باقی هستند بلکه به مراتب تشدید نیز شدهاند و جمهوری اسلامی قادر به رفع و برطرف کردن آنها نشده است و نخواهد شد. از این نظر توده های مردم به جان آمده عزم جزم کردهاند که به چیزی کمتر از سرنگونی جمهوری اسلامی رضایت ندهند.
در رابطه با اوضاع اقتصادی، برخلاف ادعاهای کذب و بی پایۀ خامنه ای و رئیسی مبنی بر پیشرفت اقتصادی و کاهش نرخ تورم و غیره، در این فاصلە افزایش سرسام آور قیمت کالاها ناشی از تشدید بحران اقتصادی، اوضاع معیشتی توده های مردم به ویژه کارگران و دیگر اقشار تهیدست جامعه را بیش از بیش در فقر و گرسنگی فرو برده است. ارزش یک دلار در مقابل تومان در این فاصله از ٢٦٠٠٠ تومان بە بالا ٣٩٠٠٠ تومان رسیده یعنی ارزش تومان کاهش ٤٣ درصدی داشته است و خط فقر به بالای ١٨ میلیون تومان رسیده است. این درحالی است که دستمزدهای کارگران و پایۀ حقوق کارمندان سرجای خود است و تغییری نکرده است. به این ترتیب زندگی درصد بالاتری از مردم بە زیر خط فقر رسیدە است و جمهوری اسلامی راهکاری برای برون رفت از بحران همە جانبە ای کە در آن دست و پا میزند ندارد. اینک کل سیستم حکومتی فلج شدە است و آنچە در دستور کار این حکومت فاسد قرار دارد تنها بقا از طریق سرکوب و کشتار به هر قیمتی است.
در چنین شرایطی جنبش انقلابی برای سرنگونی جمهوری اسلامی قدم بە قدم پیش میرود و در تلاش است کمبودها و مشکلات را از سر راه خود بر دارد. این جنبش به مرور تودهای ترشدە و بخشهای بیشتری از کارگران در مراکز صنعتی و خدماتی با اعتصابات خود به آن می پیوندند. از طرف دیگر جمهوری اسلامی در داخل و خارج کشور بیشتر مورد نفرت و انزجار بوده و درسطح بینالمللی نیز تحت فشار و تحریمهای بیشتری قرار گرفته است. درچنین شرایطی عجز و ناتوانی رژیم در ادارۀ جامعه بیشتر نمایان شدە و جمهوری اسلامی به سمت فروپاشی میرود. نکته مهم این است که در این شرایط پروندۀ سرنوشت حاکمیت سیاسی در ایران بە روی جامعە گشوده شده است و همه احزاب و جریانات سیاسی در کردستان و در سطح سراسری برای بهره گیری از چنین شرایطی به تکاپو افتاده اند.
در کردستان به دنبال شروع “خیزش ژینا”، با توجه به سابقۀ مبارزات متشکل چهار دهه گذشتۀ و حضور جریان قوی چپ و کمونیست کومه له، جنبش انقلابی توده های مردم نسبت به سطح سراسری تودهای تر و سازمانیافته تر عمل کرده است و میتوان گفت نسبت به سطح جنبش سراسری یک فاز جلوتر بوده است. جوانان به ویژه زنان حضور و نقش برجستهای در سازماندهی و بکارگرفتن تاکتیکهای میدانی و رویارویی با نیروهای جمهوری اسلامی داشتهاند و تا حدی سازمانیافته و هماهنگ عمل کرده اند. طی این مدت حکومت اسلامی تحت عنوان “مقابله با تجزیه طلبی و وجود عناصر مسلح” در تلاش برای اجرای برنامه و توطئەهایی با هدف ایجاد تفرقه و جدایی میان مبارزات مردم در کردستان با سایر مناطق ایران بوده است. توطئه ای که قبلأ در زاهدان و خاش به اجرا در آورده بود و متأسفانه طی آن بیش از ١٠٠ نفر از مردم معترض را با شلیک گلولە جنگی کشتند. با چنین توطئەهایی رژیم تلاش کرد جنبش انقلابی در کردستان و بلوچستان را به خون بکشد تا از آن طریق جنبش انقلابی در سراسر ایران را سرکوب نماید. در برابر این سیاست توطئه گرانه و تفرقه افکنانه مردم آگاه و مبارز کردستان و سیستان و بلوچستان حتی زیر فشار کشتاری که رژیم در این دو منطقه به راه انداخته بود بر ضرورت همبستگی با جنبش سراسری تأکید کردند. سیاست های تفرقه افکنانه جمهوری اسلامی ایجاب می کند که مردم مبارز کردستان ضمن پافشاری بر همبستگی با جنبش انقلابی سراسری به عنوان رمز پیشروی این جنبش انقلابی، در زمینه سیاست عملی و تاکتیکی هم هماهنگ تر و هم گام تر با جنبش سراسری عمل نمایند تا از این طریق بتوانند هر گونه توطئه گری رژیم برای تحمیل نبردهای ناخواسته را خنثی نمایند.
خوشبختانه تاکنون این توطئه با هشیاری و هدایت فعالین و پیشروان محلی جنبش انقلابی به شکست کشانده شده و رژیم در پیشبرد این برنامه و ایجاد تفرقه و جدایی مان بخشهای جنبش سراسری موفق نشده است. با این وجود جمهوری اسلامی به بهانه وارد شدن اسلحه از کردستان عراق، با بسیج و اعزام نیروهای ویژۀ سپاه پاسداران و لشکر کشی و استفاده از اسلحه های سبک و نیمه سنگین علیه مردم کردستان، به ویژه در شهرهای مهاباد، پیرانشهر و جوانرو، توانست بخشی از همان توطئه و سناریو را به اجرا درآورد. اما مردم مبارز کردستان در مقابل چنین طرفندهایی به اعتصاب و اعتراضات خود ادامه دادند و در مراسم خاکسپاری و یادبودهای جانباختگان با حضور سیاسی فعال و وسیع و با سردادن شعارهای وحدت بخش و انقلابی نظیر “مرگ بر جمهوری اسلامی”، “مرگ بر دیکتاتور”، “کُرد بلوچ و آذری – آزادی و برابری” و غیره، بر همبستگی مبارزاتی جنبش انقلابی کردستان با جنبش سراسری تاکید کرده اند. البته این موضع گیری اصولی در سطح شعار با پاسخ متقابل و حمایت و پشتیبانی جنبش سراسری از کردستان و بلوچستان جواب گرفته است.
رهبران و پیشروان عملی جنبش در کردستان همواره تلاش کرده اند نگذارند، نه فاصلهای میان مبارزات توده های مردم کردستان با سطح سراسر ایجاد شود، و نه جنبش انقلابی در کردستان از سطح سراسری عقب بماند. با این وجود هنوز جنبش انقلابی در کردستان از دو کمبود اساسی یعنی عدم به میدان آمدن کارگران به مثابه طبقۀ کارگر در سطح سراسری و کردستان و تودهای نبودن کافی اعتراضات رنج میبرد. فعالین کومەلە و دیگر جریانات و انسانهای چپ و سوسیالیست منفرد و فعالان جنبشهای اجتماعی در تلاش برای رفع این کمبود، لازم است فعالیت تبلیغی و ترویج و سازماندهی خود را در میان کارگران و مردم زحمتکش و به ویژه تهیدستان حاشیه نشین در شهرهای کردستان معطوف نمایند.
نسل جدید رهبران و پیشروان جنبش انقلابی کنونی از دل مبارزات یک دهه گذشته کردستان سر برآورده اند. آنها در تلاش بوده اند تا به ایجاد کمیته های محلات و سازماندهی جوانان در محلات و در سطح شهرها بپردازند. اینها و دهها تجربۀ دیگر، دستاورد و الگوهای با ارزش و آموزندهای از مبارزه چه در عرصۀ سازمانیابی و چه در میدان رویارویی با نیروهای تا دندان مسلح و وحشی جمهوری اسلامی هستند که نه تنها در کردستان بلکه به مبارزان انقلابی در سراسر ایران نیز عرضه کرده اند. مراسم خاکسپاری ژینا امینی در سقز و دیگر مراسمهای خاکسپاری و یادبود جانباختگان در شهرهای کردستان را به حرکات سیاسی تودهای تبدیل کرده ند. در این فاصله زنان و مردان مبارز در سنندج، سقز، مهاباد، بوکان، کامیاران، اشنویه، پیرانشهر، جوانرود و دیگر شهرهای کردستان، جلوه هایی از جنبش تودەای و انقلابی و از شجاعت و از خود گذشتگی در مقابله با تعرض نیروهای تا دندان مسلح رژیم اسلامی را به صحنه آوردهاند که نشان از آن دارد جنبش اعتراضی در کردستان با لشکر کشی و سرکوبهای وحشیانه و کشتار جمهوری اسلامی مرعوب نشده است. اما برای تضمین تداوم و پیشروی جنبش انقلابی ضروری است با تلاش بیشتر چنان توازن قوایی ایجاد و به رژیم تحمیل گردد که امکان لشکرکشی و تمرکز برای سرکوب نه تنها در کردستان بلکه در دیگر مناطق ایران را نیز نداشته باشد و ماشین سرکوب رژیم بعنوان تنها ابزار تداوم حاکمیتش فلج و زمین گیر گردد. نیروی مادی و متشکل دستگاه سرکوب رژیم را باید با نیروی مادی و سازمان یافته توده ای به شکست کشانید. بنا براین تا تحقق چنین تناسب قوائی، لازم است جنبش انقلابی مردم در کردستان هماهنگ و همگام با جنبش سراسری عمل کند و اجازه ندهد حکومت اسلامی جنگ زودرس را به مردم کردستان تحمیل نماید.
وضعیت اردوگاههای اپوزیسیون کرد در اقلیم کردستان
نکته قابل ذکر دیگر در رابطه با اپوزیسیون وضعیت اخیر اردوگاههای احزاب کرد در منطقه اقلیم کردستان است. جمهوری اسلامی که با پیشروی جنبش انقلابی سراسری به سوی سراشیبی سقوط رانده شده است، برای انحراف افکار عمومی و کتمان ضعف و زبونی خود، عروج جنبش انقلابی در کردستان ایران را به وجود اردوگاههای این احزاب در اقلیم کردستان و دروغپردازی “صدور اسلحه از آنجا به داخل” نسبت میدهد. طی دوماه و نیم گذشته رژیم اسلامی به این بهانه دو بار اردوگاه حزب دمکرات کردستان ایران و سازمان زحمتکشان را با موشک و پهباد مورد حمله قرار داده است. هدف از این اقدام جنایتکارانۀ جمهوری اسلامی استفاده از فرصت ضعف حکومت اقلیم کردستان و برسرکار آمدن محمد شیاع سودانی بعنوان نخست وزیر عراق می باشد که عنصری متمایل به جمهوری اسلامی است. تا بلکه با فشار بر آنها بتواند برای اپوزیسیون کرد ایران در عراق محدویتهای بیشتر ایجاد کند. در این رابطه فشار جمهوری اسلامی بر دولت عراق و اقلیم کردستان برای کنترل مرزها موجب شده حکومت مرکزی عراق قبول کند با اعزام نیروی مسلح و استقرار در نوار مرزی با ایران، کنترل مرزهای کردستان را بعهده بگیرند. در صورت عملی شدن این توافق محدودیت و مشکلات بیشتر برای رفت و آمدن میان دوبخش کردستان بوجود خواهد آمد. البته مضمون دیگر توافقات میان آنها رسمأ فاش نشده است. اما تا اینجا نیز تحت تأثیر فشارها و اقدامات رژیم محدودیت و مشکلاتی برای احزاب اپوزیسیون کرد ایران در اقلیم کردستان بودجود آمده است و به احتمال زیاد ادامه خواهد یافت.
تلاش کومەلە برای شکل دادن به قطب چپ و کمونیست در کردستان ایران
حزب کمونیست ایران و سازمان کردستان آن کۆمەڵە از سالها پیش بر ضرورت وجود مکانیزمی که بتواند احزاب و همه انسانهای چپ و کمونیست بر پایۀ برخی اشتراکات اساسی از جمله سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی و استقرار یک حاکمیت شورایی، در ظرفی مناسب متشکل شوند، تأکید نموده و برای آن تلاش کرده است. اینک که یک جنبش انقلابی در کردستان و سراسر ایران برای سرنگونی جمهوری اسلامی در جریان است، زمینۀ اجتماعی ایجاد یک قطب چپ و سوسیالیستی در داخل و خارج کشور بیشتر از هر زمانی فراهم شده است. در چنین شرایطی همۀ احزاب و جریانات سیاسی بورژوا لیبرال و ناسیونالیست و حتی اسلامی به تکاپو افتاده اند تا با استفاده از چنین فرصتی برای دست به دست شدن قدرت از بالا و با کمک قدرتهای سرمایه داری و دولتهای منطقه، متشکل شوند. آنان می خواهند بدور از دخالت کارگران و توده های مردم زحمتکش و جریانات و انسانهای چپ و کمونیست که صاحب اصلی جنبش انقلابی هستند، به جای جمهوری اسلامی قدرت را در دست گیرند و اجازه ندهند تغییر و تحول ریشهای در حاکمیت و جامعه ایجاد شود. چنانکه اشاره کردیم احزاب و جریان های اپوزیسیون بورژوایی در سطح سراسری و کردستانی درخارج کشور به تلاش برای ایجاد وحدت و تشکیل ائتلاف و معامله با هم بر سر تقسیم قدرت در حکومت آینده در قالب فدرالیسم در کردستان بر مبنای سیستم “پارلمانی”، دست زده اند.
در مقابل آنها فعالین و پیشروان و رهبران حقیقی این جنبش انقلابی در داخل کشور و همۀ انسانهای چپ و سوسیالیست که در میدان نبرد علیه جمهوری اسلامی حاضر بوده اند؛ ایفای نقش نموده اند؛ جان فشانی کرده ؛ حماسه آفریده اند؛ زندان رفته و شکنجه شدهاند و از جان خود مایه گذاشته اند، خواهان آلترناتیو دیگری هستند. آنگونه که از محتوای شعارهایی که در فضای خیابان شهرها و دانشگاهها طنین انداز شده است، آنان خواهان “سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی” با اراده و قدرت کارگران و توده های مردم زحمتکش هستند. این زنان و مردان آزادیخواه و مبارز عزم جزم کردهاند که علاوه بر سرنگون ساختن انقلابی جمهوری اسلامی، به جای آن حکومتی را نیز بنیان نهند که در آن آزادی و برابری جای دیکتاتوری و تبعیض و نابرابری؛ رفاه و آسایش جای فقر و گرسنگی؛ امنیت و آرامش جای کشتار و شکنجه و زندان را بگیرد. این خواست تنها با الترناتیو سوسیالیستی و استقرار حاکمیت شورایی ممکن خواهد بود. بنابراین باید چنین جهت گیری تقویت گردد.
در چنین شرایطی و با این اهداف، فراخوان مشترک کۆمەڵە ( سازمان کردستان حزب کمونیست ایران) و تشکیلات کردستان حزب حکمتیست برای برگزاری کنفرانسی جهت تلاش برای ایجاد یک قطب چپ، از جانب بسیاری از فعالین چپ و کمونیست منفرد در خارج کشور پاسخ مثبت گرفت. این کنفرانس در آذر ماه سال جاری در ستوکهلم با شرکت بیش از ١٢٠ نفر از انسانهای چپ و کمونیست با موفقیت برگزاری گردید و نهادی تحت نام “شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست در کردستان” را تشکیل دادند. البته این آغاز کار است و باید برای پیوستن جریانات و انسانهای چپ و کمونیست بیشتری به آن در داخل و خارج کشور تلاش کرد و برای آن نیرو گذاشت. این امر باید یکی از وظایف و اولویتهای ما به مثابه کومه له در دورۀ آتی باشد.
گزارشات تشکیلاتی دومین دستورجلسه پلنوم سوم کمیته مرکزی کومه له بود.
پلنوم سوم کمیته مرکزی کومەلە در بخش دیگری از دستور جلسات خود به گزارش کار ارگانهای کومەلە شامل ارگانهای: تشکیلات شهرها “تکش”، سایت کومه له، نشریۀ پیشرو، نمایندگی کومه له در خارج کشور، شبکەهای اجتماعی، پروژۀ تلاش برای احیای همکاری نیروهای چپ و کمونیست و تلویزیون، پرداخت. درهر بخشی مسئولان مربوطه گزارش کار ارگانی خود را ارائه دادند. این گزارشها از سوی اعضا کمیته مرکزی مورد بحث قرار گرفت و ملاحظات و انتقادات رفقا در جهت پیشبرد و رفع کمبودها داده شد.
آخرین دستور جلسه پلنوم سوم کمیته مرکزی کومەلە آرایش و سازماندهی ارگانهای تشکیلاتی بود. در این مبحث ابتدا به کلیات آرایش و سپس به سازماندهی رفقای کمیته مرکزی در ارگانها پرداخته شد و ارگانهای تشکیلاتی سازماندهی، ترمیم و یا ابقا شدند. در پایان این دستور جلسه، پلنوم رفیق حسن شمسی را به عنوان دبیر کمیته مرکزی کومەلە انتخاب نمود.
آذر ۱۴۰۱
دسامبر ۲۰۲۲