سه شنبه ۱۵ شهریور ۱۴۰۱

صدای مستقل کارگران گروه ملی فولاد: در اطلاعیه قبل گفتیم قصد داریم با انتشار مجموعه مطالبی از نقش مدیران ارشد مجتمع فولاد مبارکه اصفهان به عنوان یکی از ارکان مافیای فولاد کشور موسوم به حلقه اصفهانی ها و نفوذ آنها در گروه ملی صنعتی فولاد که منجر به وضعیت اسفبار این مجتمع شده است پرده برداریم.
به همین دلیل از دو شرکت ” ایریسا ” و ” کسرا ” نام بردیم.
ذکر این توضیح لازم است که نفوذ مافیای اصفهانی فولاد در شرکت ما تنها و منحصرا به این دو خلاصه نمی شود و به تدریج همه راهها و ارکان نفوذ را افشا خواهیم کرد.

شرکت ایریسا
سال ۱۳۷۱ مجموعه ای از مدیران ارشد مجتمع فولاد مبارکه، با همکاری و موافقت وزارت معادن و فلزات وقت و با هدایت محمدرضا نعمت زاده، مصطفی هاشمی طبا، محسن شافعی و همکاری اسحاق جهانگیری که در آن دوره استاندار اصفهان بود، با هدف پیاده سازی سیستم های اطلاعات مدیریت و اتوماسیون صنعتی در صنعت فولاد ایران این شرکت را بنا نهادند که این روند، آغازی بود برای راهیابی و نفوذ ارکان مافیای فولاد در شرکت های فولادی کشور برای این که بتوانند با در اختیار گرفتن همه اطلاعات فنی و مدیریتی شرکت های تولید کننده فولاد و دخالت و احیانا کارشکنی در آنها، سهمی انحصاری از تولید، فروش و صادرات را برای ذینفعان ( بخوانید مافیای فولاد ) در مجتمع فولاد مبارکه تدارک بینند.

” ایریسا ” اکنون در بیست و هشت شرکت فولادی از جمله در گروه ملی ریشه دوانده و بیش از ۵۵۰ نفر نیروی متخصص در زمینه انفورماتیک و همینطور کارشناس بورس و بازاریابی و فروش را بکار گرفته تا با هدف ضربه زدن به شرکت هایی که می توانستند رقیبی جدی برای مجتمع فولاد مبارکه باشند در کاهش سهم این شرکتها از سبد تولید فولاد خام و محصول نهایی کشور و حذف تدریجی آنها از چرخه صنعت فولاد گام بردارند.

در گروه ملی فولاد نصب و استقرار سیستم های ERP بر عهده ” ایریسا ” گذاشته شد.

ERP یا همان سیستم برنامه‌ریزی منابع سازمان همه منابع شامل نیروی انسانی، مواد اولیه، سرمایه، دارایی و هر آنچه سازمان در اختیار دارد را از طریق ثبت داده ها و اطلاعات موجود در کنترل خود دارد.
علاوه بر این سیستم‌های اتوماسیون صنعتی، PLC و کنترل فرآیند تولید را هم همین شرکت در گروه ملی فولاد نصب و راه اندازی کرده است که البته در ادامه و در طی سالهای بعد با استفاده از نام شرکت های صوری زیر مجموعه خود، این سیستم ها را در گروه ملی بروز رسانی کرده تا ردی از خود بر جای نگذارد.

۷۵ درصد سهام ” ایریسا ” متعلق به فولادمبارکه و ۲۵ درصد مابقی متعلق به فولاد هرمزگان است. مدیرعامل این شرکت
” یحیی پالیزدار ” است که از مدیران ارشد مجتمع فولاد مبارکه بوده و همزمان در شرکت های حیات اکسیر مهر آب، آوین پویان پالا آب و آینده سازان فناوری نوین آب عضو هیات مدیره است.
نکته مهم و اصلی در این میان این است که ” علی محمدی ” مدیرعامل بی کفایت گروه ملی همچنان و کماکان در هیات مدیره شرکت ” حیات اکسیر مهرآب ” عضویت دارد!
کسانی که موضوعات مربوط به طرح های انتقال آب از سرشاخه های کارون را دنبال کرده باشند می دانند این شرکت هایی که نام برده شده تا چه اندازه در ارائه طرح های توجیهی انتقال آب کارون به اصفهان نقش و اثرگذاری داشته اند و همزمان بازوهای مافیای آب و مافیای فولاد هستند.

از طرف دیگر ” طهمورث جوانبخت ” و “عباس اکبری محمدی ” از جمله مدیران ارشد فولاد مبارکه و مهره های پشت پرده مافیای فولاد که اکنون از سوی ” احمد نادری ” نماینده تهران در مجلس حمایت می شوند و به واسطه ” محمدرضا جعفرآقایی ” داماد ” علی اکبر ولایتی ” که یکی از متهمان پرونده فساد مالی در فولاد مبارکه نیز هست از حمایت های سیاسیون بهره می برند. این افراد طی چند سال گذشته در انتصاب مدیران عامل گروه ملی نقش اساسی داشته اند.

برای جلوگیری از طولانی شدن بحث که احیانا ممکن است توالی اسامی و روابط، موجب سردرگمی خواننده گردد؛ به همین مقدار بسنده کرده و قول می دهیم در اسرع وقت توضیحات بیشتری در این باره به همکاران ارائه دهیم.

در یادداشت بعدی به ” شرکت کسرا ” اشاره خواهیم کرد و یکی از مطالب آینده هم نقش هلدینگ سرمایه گذاری آتیه فولاد در اداره گروه ملی فولاد خواهد بود.

توصیه ما به همه همکاران دغدغه مند این است که حتما گزارش سیصد صفحه ای هیات تحقیق و تفحص از فولاد مبارکه اصفهان را مطالعه نمایند تا درک روشن تری از آنچه که در سلسله مطالب منتشره در این کانال و افراد و اسامی که بدان ها اشاره خواهیم کرد داشته باشند. هر چند که مطمئن هستیم این گزارش زیر سایه رهنمود ” کش ندهید ” به بوته فراموشی سپرده خواهد شد. اما نکته قابل توجه آن گزارش اینجاست که به صراحت از اخذ مبالغ سرسام آوری توسط امامان جمعه، شورای تامین استان، فرمانداران، استانداران ادوار مختلف، نیروی انتظامی و نیروهای امنیتی خبر می دهد که تایید می کند در غارت و چپاول ثروت های عمومی و به خاک سیاه نشاندن کارگر و بازنشسته و مزدبگیر همگی بر سر یک سفره نشسته اند.
بنابراین توهم اینکه این نهادها روزی به مسائل و فسادهای صورت گرفته در گروه ملی ورود و با متخلفین برخورد نمایند تصوری باطل و مضحک است که عده ای از همکاران متاسفانه هنوز به این نهادهایی که خود غرق در فساد بوده و شریک در سیاست های ضد کارگری هستند دخیل بسته اند و فکر می کنند با آویزان شدن به شورای تامین و بازرسی و نهادهای امنیتی به نتیجه خواهند رسید