اطلاعیهی کمیته و مسئولین تشکیلاتهای کشوری حزب کمونیست ایران در خصوص اقدامات انشعابطلبانهی کمیته کنونی خارج کشور
دوشنبه ۲۲ شهریور ۱۴۰۰
بر بستر شرایطی که مبارزات و خیزش کارگران و ستمدیدگان میرود تا جامعهی ایران را دستخوش تحولات شگرف و پرشتابی قرار دهد، وظایف عاجل و خطیرتری در دستورکار نیروهای چپ و کمونیست قرار میگیرد تا قادر باشند انرژی و ظرفیتهای سیاسی و تشکیلاتی خود را به سازماندهی جنبشهای پیشرو اجتماعی معطوف سازند و چون تنی واحد و با ارادهای راسخ، ملزومات انسجام و پیشروی این مبارزات را مهیا سازند. در نهایت تأسف بر متن چنین اوضاع متحولی، چند سالی است که حزب کمونیست ایران و سازمان کردستان آن (کومهله) عملاً به دو قطب مجزا، در قالب دو جناح سیاسی و تشکیلاتی متباین، تقسیم شده است و بهصورت دوفاکتو در تمام سطوح آن بهسان دو تشکیلات متمایز عمل میکند؛ امری که هم برای اعضا و دوستداران این حزب واقعیتی انکارناپذیر است و هم برای جامعه. اگرچه این شکاف و اختلافات خاستگاه سیاسی و طبقاتیِ روشنی دارند و ریشه در دیدگاه و راهبرد سیاسیِ متفاوت در قبال پیشبرد مبارزات اجتماعی و سیاسی طبقهی کارگر و مردم تهیدست دارند، اما سبککار و روشهای بهشدت ناسالم آستانهی این بحران را تعمیق و گسترش بخشیده و تشکیلات ما را با بنبست جدی و فرسایشی مواجه ساخته است؛ طوریکه متأسفانه درحالحاضر چشمانداز روشن و امیدبخشی برای برونرفت از آن بهچشم نمیخورد. ازاینرو، ما اکنون وارد فاز جدید و سرنوشتسازی شدهایم.
در شرایط پرتحولی که حزب ما لازم است در مقام نیروی پیشاهنگ به مقتضیات پیشروی مبارزات کارگران و زحمتکشان پاسخ درخور و انقلابی دهد، وظیفهی کمونیستی حکم میکند در راستای حفظ این تشکیلات و چارهاندیشی برای این بحران گام برداریم. پرواضح است که ارائهی هر گونه راهکاری برای فراروی از وضعیت کنونی و تلاش برای همگرایی مستلزم بهرسمیتشناختنِ وضعیت بحرانی و دوشقهشدن تشکیلات است. اگر تمایلی به حل این مشکلات و ارائهی راهچاره برای مدیریت و سمتوسو دادن به این وضعیت در راستای جلوگیری از پیامدهای نامطلوب آن در میان باشد، قاعدتاً نمیتوانیم با همان روشها و مکانیسمهای سابق (که تشکیلات ما از انسجام و وحدت نسبتاً بالایی برخوردار بود) عمل کنیم. مادامی که بیاعتمادی متقابل و عمیقی میان هر دو جناح بر تمامی فعالیتهای تشکیلاتی و سیاسی (از تشکیلات خارج گرفته تا تشکیلات علنی کردستان و تشکیلات داخل شهرها) سایه افکنده است، تنها با اتخاذ سازوکارهای نوین و متناسب با شرایط کنونی و واقعی تشکیلات قادر خواهیم بود این وضعیت را سروسامان دهیم و زمینههای همگرایی و کار مشترک را فراهم آوریم.
متأسفانه باید به اطلاع برسانیم که کمیته کنونی خارج کشور در ادامهی روشهای انحلالطلبانهی تاکنونیاش گامهای تازهتری در تعمیق این بحران برداشته و عملاً قدم در مسیر انشعاب از حزب کمونیست ایران و کومهله گذاشته است. این کمیته اخیراً بدون لحاظکردن دوشقهشدن تشکیلات، بدون توجه به پیامدهای سیاسی و تشکیلاتیِ اقدامات نامسئولانهاش و بدون حضور نیمی از اعضای حزب، قرار است کنفرانس جناحی خود را برگزار کند. در همین رابطه ضروری میدانیم پارهای مسائل مهم در خصوص اقدامات انشعابطلبانهی این جناح را به اطلاع عموم برسانیم و مستدل سازیم که آنچه در جریان است یک سکاندال و مضحکهی سیاسی و تشکیلاتی بیش نیست.
یکم، در طول دوماه گذشته و پیرو انتشار آییننامه برای برگزاری این «کنفرانس»، نیمی از اعضای حزب رسماً اعلام کردند که روشها و مکانیسمهایی که کمیته کنونی خارج کشور در پیش گرفته است نامسئولانه، انشعابطلبانه و نامشروع است و در نتیجه، ما بخشی از سیاستهای انشعابطلبانهی این جناح نخواهیم بود. بهرغم این مهم، این کمیته بیپروا تصمیمات و سیاستهای جناحی خود را تعقیب و عملاً بدون حضور نیمی از اعضای حزب، راه خود را از این تشکیلات جدا میکند و در قبال سرنوشت این حزب شانه بالا میاندازد. بیدلیل نیست که مسئول کنونی کمیته خارج در پلنوم دهم کمیته مرکزی حزب آشکارا و بیمحابا فریاد برمیآورد که «انشعاب میشود به دَرَک، به دَرَک.» این رویکرد مخرب و اشتیاق فراوان به انشعاب مصداق عینیِ سبککار و سیاستهایی است که این رفقا و در رأس آن کمیته مرکزی کنونی کومهله سالهاست در پیش گرفتهاند و با اقدامات انحلالطلبانهی خود، آن را «به هر قیمتی» دنبال میکنند. بنابراین، ما این اقدامات تشکیلاتشکنانه را قویاً محکوم میکنیم و آن را مغایر با منافع و مصالح این تشکیلات و مردم کارگر و زحمتکش ایران و کردستان میدانیم. همچنین، تجمعی که جناح مقابل تحت عنوان «کنفرانس» تدارک دیده است از هیچ مشروعیت سیاسی و تشکیلاتی برخوردار نیست و خروجی آن هرچه باشد، آن را به منزلهی اعلام انشعاب و جداییشان از حزب کمونیست ایران تلقی میکنیم.
دوم، در پروسهی نمایش «انتخابات»ی که این رفقا بهراه انداخته بودند، در اقدامی بیسابقه و مضحکهآمیز نمایندگانشان را بر مبنای سهمیهی کل اعضای حزب برگزیدهاند. این در حالی است که نیمی از اعضای حزب رسماً و آشکارا اعلام کردند هیچ مشارکتی در این پروسه نخواهند داشت و آن را از اساس بیاعتبار و فاقد مشروعیت سیاسی و تشکیلاتی میدانند. از مجموع دوازده حوزهی انتخاباتی که تعیین شده بود، در شش حوزهی انتخاباتی (از جمله بزرگترین حوزههای حزبی از لحاظ تعداد عضو) بسیار کمتر از نصف اعضای آن حوزهها در پروسهی رأیگیری شرکت کردهاند. در برخی حوزهها این میزان حتی کمتر از یکسوم بوده و یا بعضاً هیچ انتخاباتی صورت نگرفته است. نیز، در برخی از حوزهها آمارهایی از شرکت اعضا در رأیگیری گزارش دادهاند بدون اینکه اسامی حقیقی اعضای مشارکتکننده را اعلام کنند بلکه صحتوسقم این آمارها راستیآزمایی شود. روشهایی که این رفقا به آن متوسل شدهاند، چنان ناسالم و نادمکراتیک است که حتی اصول و موازینی که خودشان ازقبل اتخاذ کرده بودند را نقض کردهاند. به عنوان نمونه، در حوزهی سوئیس تنها سه نفر در پروسهی رأیگیری شرکت کرده، اما دو نماینده برای خودشان انتخاب نمودهاند. در حوزهی استرالیا، تنها با شرکت دو نفر در رأیگیری، یک نماینده برگزیدهاند که آن هم مطابق موازین و مصوبات تشکیلاتی عضو حزب بهشمار نمیآید. یا مثلاً، در حوزهای کمتر از یکسوم اعضا در این نمایش حضور یافته است، اما به جای دوسوم اعضای دیگر هم (یعنی بر حسب 100درصد اعضای آن حوزه) نماینده انتخاب کردهاند. این سکاندال در حالی بهوقوع پیوسته که در هیچ کدام از این حوزهها مطابق موازین آییننامهای حدنصاب لازم یعنی نصف بهعلاوه یک آرای اعضا تأمین نشده است. حقیقتاً، دستاویز قراردادن این شِگردها تنها از سر استیصال و برای لاپوشانی افتضاح سیاسی است که در پیش گرفتهاند.
سوم، روشها و مکانیسمهایی که در پروسهی «رأیگیری» به آن مبادرت ورزیدهاند چنان ناشایست و مضحکهآمیز است که همتای آن تاکنون در هیچ کجای دنیا حادث نشده است. از باب نمونه، ناظر «انتخابات» حوزهی هلند (از آنجاکه تنها چند نفر محدود در این نمایش شرکت کرده بودند) طی پیامی در همان روز انتخابات در ساعت 3:30 بعدظهر به اطلاع اعضای حوزه رساند که پروسهی رأیگیری «همین الان هم از طریق آنلاین در حال برگزاری است.» در ادامه فراخوان داده بود که «با توجه به اینکه هنوز زمان انتخابات به پايان نرسيده است بار دیگر از رفقایی که تمایل به شرکت در انتخابات دارند تقاضا میشود که تا ساعت ۶ بعدازظهر امروز … رأی خود را به شماره واتسئاپ رفقا … و … بفرستند.» این رفقا در شرایطی به چنین روشهایی متوسل میشوند که براساس آییننامه و موازینی که ازقبل تدوین و اعلام کرده بودند «نحوه شرکت در انتخابات حضوری میباشد. … یا در موارد استثنایی …، رفقا میتوانند رأی خود را از طریق پست ارسال کنند.» در واقع این شیوهی رأیگیری از طریق ارسال پیامک به شماره واتسآپ دو نفر از رأیدهندگان، سوای نقض آشکار موازین تعیینشدهی خودشان، روش نادمکراتیک و بیسابقهای است که حتی با معیارهای «انتخابات» در کشورها استبدادی و سلطنتی در خاورمیانه هم (که در آنها انتخابات پدیدهای بیاعتبار و پوشالی بیش نیست) همارز و سازگار نیست و اگر در این کشورها چنین اتفاقی بیفتد، به طور قطع مقامات حکومتی این نمایش را باطل اعلام میکنند.
چهارم، عدم مشروعیت این نمایش «انتخابات»ی مشمول دو مسئلهی مهمِ دیگر، یعنی عضوگیریهای جناحی و اعضای نافعال نیز میشود. نخست اینکه، جمعی از رفقایی که در این فرایند مشارکت داده شدهاند کسانی هستند که توسط کمیته خارج بعد از قرار کمیته اجرایی در خصوص توقف عضوگیریها (که در پلنوم کمیته مرکزی حزب هم به تصویب رسید)، بهصورت جناحی به «عضویت» در آمدهاند. نظر بهاینکه این مسئله خلاف اصول و موازین حزبی صورت گرفته، این جمع از رفقا عضو حزب محسوب نمیشوند و لذا نمیتوانند در پروسهی انتخابات نمایندگان کنفرانس و کنگرهها شرکت کنند. دوم اینکه، جمع کثیری از کسانی که در پروسهی رأیگیری مشارکت داده شدهاند رفقایی هستند که برای سالیانسال (بخشاً در طول دو ـ سه دههی اخیر) هیچ مشارکت و حضوری در سوختوسازهای سیاسی و تشکیلاتی این حزب نداشته و به هیچکدام از وظایف تشکیلاتی خود عمل نکردهاند و عملاً اطلاع چندانی از مسائل و تحولات درون تشکیلات هم ندارند. بنابراین، کمیته کنونی خارج کشور مؤظف بود این جمع از اعضا را بر اساس تصمیم ارگانهای رهبری حزب، یعنی مطابق «طرح ارتقای فعالیت اعضای تشکیلات خارج کشور» (مصوبهی پلنوم سوم کمیته مرکزی حزب) از شرکت در پروسهی انتخابات کنگرهها و کنفرانسها محروم میکرد. درست همانطور که این طرح در چند سال گذشته عملی شد و بر اساس تصمیم کمیته وقتِ خارج کشور در هماهنگی با کمیتههای کشوری این طیف از اعضای نافعال از پروسهی تصمیمگیریها محروم شدند (اسامی و لیست این جمع در اسناد تشکیلاتی موجود است.) مهمتر از آن، این طیف از اعضا که در کنفرانسهای قبلی از طرف کمیته خارج از حق رأی و مشارکت در کنفرانس محروم شدند در «انتخابات» این دوره، بدون اینکه کوچکترین تغییری در فعالیتهای حزبیشان صورت گرفته باشد، واجد حق رأی شدند. حتی کار بهجایی رسیده که بهدلیل عدم استقبال اعضای حزب از کاندید شدن، تعدادی از اعضای نافعال را در لیست کاندیداتوری قرار داده و متعاقباً آنان را بهعنوان نماینده «انتخاب» و روانهی کنفرانس جناحی کردهاند. بدینترتیب و در کمال تأسف، جناح مقابل از این مجموعه اعضای نافعال برای امضا و طومارنویسی، استفادهی جناحی و پیشبرد سیاستهای انحلالطلبانه و ناسالم خود سوءاستفاده و بهرهبرداری میکند. مسلماً نقض آشکار موازین و مصوبات حزبی (که ذکرشان آمد) باز هم بیاعتباری و عدم مشروعیت سیاسی و تشکیلاتی این پروسه و نتایج آن را به نمایش میگذارد.
پنجم، برخلاف سیاستها و روشهای فوقالذکرِ این جناح، آلترناتیو و راهحل ما برای فائقآمدن بر جنبهی تشکیلاتی این بحران، و بهطور مشخص برای برگزاری کنفرانسی مسئولانه و وحدتطلبانه، در گام نخست بهرسمیتشناختن قطببندیها و وضعیتی است که حزب را دوشقه کرده است. تنها راهحلی که میتواند حزب را از انشعاب و جدایی حتمی نجات دهد، مکانیسمی است که هر دو جناح از بالا تا پایین و در تمام سطوح تشکیلاتی، در هدایت و رهبری و سوختوسازهای سیاسی و تشکیلاتی حزب کمونیست ایران و کومهله نقش مستقیم داشته باشند، طوری که هیچ جناحی قادر به حذف جناح مقابل نباشد. این همان مکانیسمی است که مفاد آن در آییننامهی برگزاری کنگرهی سیزدهم حزب کمونیست ایران تدوین شده و رو به جامعه نیز اعلام گردیده است. مطابق این آییننامه، حوزههای حزبی «بر اساس قطببندی و تقسیمبندی عینی که در کل تشکیلات شکل گرفته است به دو حوزهی انتخاباتی ۱ و ۲» تقسیم میشوند و انتخابات بر این اساس صورت میگیرد. یعنی هر کدام از این دو جناح بر پایهی وزنی که در تشکیلات (حوزههای حزبی) دارند با رأیگیری در بین اعضای آن جناح، میتوانند نمایندگان خود را به کنگره و کنفرانس بفرستند. بدینترتیب، هر جناحی اعضای خود را بر مبنای تناسب نیرویش برای رهبری مشترک انتخاب مینماید و از این طریق بهطور عینی اراده و نمایندگی آنها در نتایج تصمیمگیریها و رهبری حزب تجلی مییابد. ضروریست که این راهکار و مکانیسم برای همهی سطوح تصمیمگیری و تمامیِ موارد بهکار گرفته شود، نه صرفاً یک مورد مشخص. با کاربست این روش است که قادر خواهیم بود در این مورد مشخص کنفرانسی مطلوب و همگرایانه تدارک ببینیم و تشکیلاتی که عملاً به دو جناح سیاسی و تشکیلاتی تبدیل شده است را از خطر انشقاق و جدایی حتمی نجات دهیم. ما کماکان این راهحل را مناسبتترین و انقلابیترین آلترناتیو برای پاسخگویی به وحدت تشکیلاتی و پیشبرد مبارزات انقلابی کارگران و زحمتکشان کردستان و ایران میدانیم. در صورتی که جناح مقابل با این مکانیسم و راهحل کنار بیاید، به موازات رهبری و هدایت تشکیلات از سوی هر دو جناح، میتوانیم بحث و مجادلات جاری حول اختلافات سیاسیِ موجود را از مسیر مبارزهی نظری و ایدئولوژیکی به شیوهای سالم و متمدنانه به پیش ببریم.
سرانجام، خاطرنشان میسازیم که این انشقاق و دودستگی در صفوف کومهله و حزب کمونیست ایران «برنده»ای نخواهد داشت و دودِ عواقب نامطلوب آن به چشم کارگران و زحمتکشان ایران و کردستان میرود؛ جنبش چپ و کمونیستی تضعیف و در مقابل، جبههی سرمایهداری و ستمگران تقویت خواهد شد. بنابراین صرفاً کسانی منافع خود را در این وضعیت میبینند و هر وسیلهای را مستمسک قرار میدهند تا در آن توفیق یابند، که بخواهند تشکیلات حزب و کومهله را از مسیر انقلابی و کمونیستی آن خارج سازند و سرنوشت متفاوتی برای خود رقم بزنند؛ یا كسانی که مصالح و منافع طبقهی کارگر و جنبش رهاییبخش ستمدیدگان و وحدت تشکیلات کمونیستیمان را آشکارا قربانیِ قبضهکردن منابع و امکانات مالی، رسانهای و تشکیلاتی کنند و با کوشش در راستای «تسخیر» همهی ارگانهای تشیکلاتی تمهیدات تغییر ریل سیاسی آنرا نیز فرآهم آورند. قطعاً ما چنین سرنوشت نامیمونی را برنمیتابیم و درصورتی که وضعیت نامطلوب و ناخواستهای نیز بر این تشکیلات تحمیل شود، اطمینان میدهیم که ما پرچم انقلابی و کمونیستی کومهله و حزب کمونیست ایران را همواره برافراشته نگه خواهیم داشت و برنامه، استراتژی و سیاستهای طبقاتی و سوسیالیستی آن را چراغ راه مبارزهی خود برای رهایی کارگران و زحمتکشان از ستم و استثمار نظام سرمایهداری قرار میدهیم.
تشکیلات خارج از کشور حزب کمونیست ایران ـ کمیته/مسئولین تشکیلاتهای هلند، آلمان، استکهلم، استرالیا، سوئیس و بریتانیا
سپتامبر 2021 ـ شهریور 1400
اشتراک در شبکه های اجتماعی:
تگ ها :
اطلاعيه