از تغییر نام تا تغییر لباس رهبر تروریستی شام
چهارشنبه ۱۲ دی ۱۴۰۳
جمشید م
اکنون ابو محمد جولانی را همه میشناسند، در این روزها حرف و حدیث هایی زیادی در مورد ایشان گفته و شنیده میشود و حالا او را رهبر سوریه مینامند. محمد جولانی از یک خانواده تحصیل کرده با پدری مهندس و مادری معلم به دنیا آمد، تحصیلات رشته پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی دمشق را برگزید و دو سال در این رشته مشغول به تحصیل شد. بعد از حمله آمریکا به عراق جولانی دانشگاه را رها کرده و به عراق میرود و در آنجا با ابومصعب الزرقاوی آشنایی پیدا میکند.
و بعد از آشنایی با ایشان به گروه القاعده و اسامه بن لادن می پیوندد. پس از کشته شدن الزرقاوی، جولانی عراق را به قصد لبنان ترک می کند و بعد از بازگشت از لبنان توسط ارتش آمریکا دستگیر و زندانی می شود و در زندان با ابوبکر البغدادی آشنا و بعد از آزادی از زندان از طرف البغدادی به عنوان فرمانده نظامی القاعده انتصاب و در همین ایام بود که وی ماموریت پیدا میکند تا شاخه سوریایی داعش را که جبهه النصره نام گرفت تاسیس کند. در ادامه بعد از رنجش از البغدادی و جدایی با داعش گروه هیات تحریر شام را تشکیل می دهد و از آن به بعد از طرف مقامات امنیتی آمریکا به عنوان تروریسم مورد تعقیب قرار میگیرد و حدود ۱۰ میلیون دلار جایزه برای دستگیری او تعین میشود.
با این اوضاع در عرض ۲۴ ساعت لباس تطهیر بر تنش میپوشانند و به عنوان رهبر مردم روانه سوریه اش می کنند.
هر انسانی آزادیخواه و برابری طلب از سقوط بشار اسد خوشحال و خرسند است. سقوط دیکتاتورها زنگ خطریست برای سایر دیکتاتورها و امیدی برای مردم تحت ستم. نابودی اسد نمیتواند زیاد جای خوشحالی باشد، زیرا تنها مردم با انقلاب است که از دست دیکتاتورها خلاص و رهایی میابند. بنابراین سقوط بشار در غیاب توده ها و حتی بدونه هیچ گونه اعتراض و اعتصابی صورت گرفته است. به این دلیل ساده که انقلاب کار توده هاست نه ابر قدرتها. و اما باید دید که در پشت این قضایا چه ترفندها و دست هایی خوابیده اند. در حقيقت آنچه در این روز ها در سوریه رخ میدهد نتیجه معاملات ترکیه، اسرائیل و در راس آنها آمریکا، با گروه تروریستی تحریر شام و با نابودی بشار اسد صورت گرفته است. ( البته توافقات پشت پرده آمریکا و روسیه را نباید نادیده گرفت.) باید دید که هر کدام از این قدرت ها با چه اهداف و ترفندی در این معاملات و پایان دادن ( بعد از ۱۴ سال ) به بازی هایی که به قیمت جان باختن و آواره شدن میلیون ها انسان که در سوریه رخ داده است، صورت میگیرد.
سوریه از لحاظ ژئوپلیتیک و استراتژی از چندین زاویه حائز اهمیت است که تحفه ای باشد برای طرف های معامله بر سر سوریه؛ این کشور از یک طرف نفت عراق را به دریای مدیترانه می رساند و از طرفی دیگر کانال ارتباطی شیعیان عراق، ایران و لبنان می باشد و از سوی دیگر ارتباط ترکیه یا به عبارتی بهتر ناتو را به بیابان های اردن برقرار می کند. به علاوه دارای منابع نفت، گاز و معادن غنی فسفات است. (به نقل از الجزیره و دریافت بنده از رسانهها) ولی نباید فراموش کرد که هر کدام از این قدرت ها چگونه به نفع خود در این معاملات سود می برند، دولت فاشیزم ترکیه از یک سو تلاش برای استقرار یک حکومت از جنس عدالت و توسعه و اخوان المسلمین و همچنین پاتوقی باشد که بتواند افکار فاشیستی و مذهبی خود را گسترش دهد واز طریق آن ( سوریه ) کردها را سرکوب و مانع یک کشور مستقل و سکولار که بر مبنای شورایی و دمکراسی شکل گرفته و خاری در چشم ترکیه و کشور های مذهبی و سرمایه داریست مانع گردد. و از آن سوی دیگر در صدد بازگرداندن آوارگان سوریه از ترکیه باشد.
اسرائیل که از دیرباز خواب نابودی اسد را می دید با شکست بشار ستون خیمه محور مقاومت از هم پاشید، زیرا جمهوری اسلامی از طریق سوریه تسلیحات نظامی را به نیروهای نیابتی خود می فرستاد و آنجا را کانون اصلی محور مقاومت مینامید در نتیجه به آرزوی دیرینه اش رسید و دست جمهوری اسلامی را از سوریه کوتاه کرد . با بمباران و نابودی پایگاه های تسلیحات نظامی خیال خود را از سوریه مسلح آسوده کرد، و پس لرزههای آن بر سایر شاخه های محور مقاومت یعنی حشدالشعبی در عراق و حوثیهای در یمن افتاد تا با خیالی آسوده با جمهوری اسلامی ایران رودررو شود.
آمریکا که از دیرباز با روسیه بر سر سوریه رقابت می کرد فرصتی پیدا کرد که دست روسیه را از آنجا کوتاه کند و موقعیت و امنیت حیاط خلوت خود یعنی اسرائیل را تقویت نماید و نیم نگاهی هم به کُرد ها داشته باشد. در واقع همه این سیاستها و برنامهریزیها در پنتاگون و سازمان سیا طراحی شده اند و معلوم شد که آنها برای تکرار تاریخ و اهداف استعماری خود طرح و برنامه دارند. در این روزها با مرگ جیمی کارتر رئیس جمهوری وقت آمریکا، کارزار ۵۷ در ایران بر سر زبانها افتاد. در آن زمان که مردم معترض و جان به لب از فقر، گرسنگی، تبعیض، بهداشت….به خیابان آمده و انقلاب را به راه انداخته بودند.
سران آمریکا و کارگزاران سازمان سیا برای ممانعت از انقلاب و حکومت سوسیالیستی در ایران یکی پس از دیگری از خمینی تعریف و تمجید میکردند، عکسش را در ماه نشاندند و مانع کودتای ارتش شدند. یکی او را سوسیال دموکرات و دیگری گاندي مینامیدند، [ بگذریم] با نمایندگان آمریکا، انگلیس و فرانسه هواپیمایش را در فرودگاه نشاندند تا مانع انقلاب مردم شوند. به قول منتظری بدونه کارتر ما نمیتوانستم انقلاب یا در واقع کودتا کنیم، که نتیجه اش دیکتاتوری خامنهای شد.
مردم افغانستان که از دست اشرف غنی و دولت فاسدش به تنگ آمده و هر روزه دست به اعتراض میزدند و برای جلوگیری از انقلاب مردمی، اشرف غنی را با پول هنگفتی فراری دادند و در عرض ۲۴ ساعت طالبان را به قدرت رساندند و در بوق و کرنا دمیدند که طالبان پوست اندازی کرده و طالبان قبلی نیست. معلوم شد که بعد از به قدرت رسیدن (مثل داداش بزرگش ایران ) چگونه زندگی مردم را به چالش کشیدند با آزار و اذیت و بیاحترامی با زنان و آزادیهای مردم رفتار کردند و اخیرا به هنرمندان تاختند و تمام آلات موسیقی آنها را از بین بردند و آنها تنها نظاره گرند و به ریش مردم می خندند.
اکنون میبینیم که تاریخ به شيوه دیگری تکرار می شود که همانا برنامه پنتاگون و سیاست های استبدادی آنهاست، همین داستان، همین حکایت و همین سناریوی دیگر به طرزی مضحک و تراژیدی در سوریه دارد تکرار می شود. اسم را عوض کردند از جولانی به احمد الشرع ، و لباس تطهیر که نمادش کراوات است بر تنش کردند، رهبری انقلابی نامیدند تا توده ها را بفریبند و خاک در چشم طبقه کارگر بپاشند. با این ترفند که جولانی انقلابیست و این یعنی انقلاب. چون از ماهیت انقلاب آگاهند بنابراین از انقلاب و انقلابی می هراسند. زیرا انقلاب زیر ساخت ها، زیر بنا و رو بنا را از بین می برد و نابود می سازد.
انقلاب کار توده هاست و از لایه های پایین جامعه توسط طبقه کارگر و توده های فرودست جامعه شکل میگیرد. همیشه و همواره در تبلیغ و شانتاژند که انقلاب خطرناک است، مردم را به جان هم می اندازند، آشوب، نا آرامی و ناامیدی در میان مردم به وجود می آورد.
در نتیجه و با این اوصاف تا زیر بنا و رو بنا در سوریه تغییر نکند مردم روی خوش به خود نخواهند دید، آش همان آش و کاسه همان کاسه. با این ترفند محمد جولانی را به عنوان رهبر سوریه برگرداندند تا بتوانند به اهداف خود یعنی جنگ، ویرانی و فروش تسلیحات نظامی برسند.