از اعتصاب غذای زندانیان سیاسی علیه اعدام ها با پیشتازی زنان قدردانی کنیم و مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی و علیه اعدام را در خارج از زندان ادامه دهیم!
شنبه ۷ بهمن ۱۴۰۲
رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی در تداوم موج جدید اعدامها، روز سەشنبه سوم بهمن ماه محمد قبادلو از بازداشت شدگان اعتراضات جنبش انقلابی سال ١٤٠١، فرهاد سلیمی و دو نفر دیگر از زندانیان را در زندان قزلحصار کرج با اتهامات واهی”محاربه” و “قصاص” غیره اعدام کرد. اعدام و قتل این زندانیان آنطور که وکلای آنان گفتەاند، بدون برقراری تماس آنان با خانواده و بدون اطلاع و حضور خانواده و وکلایشان صورت گرفته است. وکیل مدافع محمد قبادلو اعلام نمود که: “اعدام موکلم با وجود نقض حکم اعدام او از سوی دیوان عالی کشور صورت گرفته است.”اعدام ظالمانۀ فرهاد سلیمی نیز پس از تحمل بیش از ١٣سال حبس درحالی بطور مخفیانه انجام شد که خانواده و وکلای او در انتظار محاکمۀ مجدد و آزادی او بودند. قابل ذکر است که دو روز قبل از آن نیز حکومت اسلامی دو زندانی دیگر را در همدان اعدام کرد و درهمان روز سوم بهمن، دستگاه کشتار قوۀ قضائیه رژیم اسلامی حکم اعدام سه نفر دیگر را نیز صادر کرد.
واضح است که احکام اعدام در حکومت جمهوری اسلامی بر اساس نظر بازجویان دستگاههای امنیتی و اعترافات اجباری متهمان تحت شکنجەهای وحشیانه به ناکردەها ، صادر می گردند. این احکام نه حقوقی و نه حتی بر مبنای قوانین کذایی رژیم صادر میشوند، بلکه احکام سیاسی میباشند که بر اساس نیاز و اهداف سیاسی رژیم به دادگاهها دیکته می شوند. بر اساس گزارش مرکز آمار مجموعۀ فعالان حقوق بشر”هەنگاو”، رژیم اسلامی در سال ٢٠٢٣ دست کم ٨٢٣ تن از زندانیان از جمله پنج کودک زیر ١٨ سال در زمان ارتکاب جرم را اعدام کرده است. علاوه بر تعداد بالای این اعدامها، درحال حاضر ١٦٣ نفر دیگر از زندانیان نیز حکم اعدام گرفتهاند و در انتظار اعدام به سر میبرند و روز به روز بر تعداد آنها افزوده می گردد.
موج جدید اعدامها با اعتراض چندین تشکل و نهاد کارگری، کانون نویسندگان ایران و ده ها تشکل و نهاد دانشجویی و مدافعین حقوق بشر و دیگر انسانهای مبارز در داخل و خارج از ایران روبرو شده است. در یک اقدام اعتراضی شجاعانه ٦١ نفر از زنان زندانی سیاسی روز سەشنبه سوم بهمن طی بیانیەای با عنوان “صدای ما باشید علیه اعدام”، اعلام کردند که در اعتراض به اعدام دو زندانی سیاسی، محمد قبادلو و فرهاد سلیمی و دیگر اعدامها و برای توقف اعدام از جانب رژیم اسلامی، روز پنج شنبه پنجم بهمن در زندان دست به اعتصاب غذا خواهند زد. در بخش دیگری از آن بیانیه آمده است که: “برای زنده نگهداشتن نام اعدام شدگان و برای زنده ماندن صدها انسان دیگری که اکنون در زندانهای جمهوری اسلامی در سراسر کشور در صف اعدامند، مقاومت خواهند کرد و اعتراض خود را با اعتصاب غذای دستهجمعی نشان خواهند داد. به دنبال این اقدام اعتراضی جسورانۀ زنان زندانی سیاسی، تعداد دیگری از زنان و مردان زندانی سیاسی در زندانهای دیگر از جمله سپیدۀ قلیان از زندان بوشهر که به جرم دفاع از کارگران هفت تپه شکنجه و زندانی شده است و زینب جلالیان از زندان یزد نیز همراهی خود با فراخوان اعتصاب غذای ٦١ زندانی سیاسی را اعلام کردەاند. اما علاوه بر زنان زندانی سیاسی تعداد زیادی دیگر از فعالین سیاسی و حقوق بشری و خانوادۀ زندانیان سیاسی از جمله خانوادههای سرفراز سپیدۀ قلیان و ژینا امینی، پدر نرگس محمدی و آتنا دائمی که طی نامهای از جانب خود و٣١ نفر دیگر از زندانیان سیاسی سابق بند زنان نیز از خارج زندان اعلام کردهاند که امروز پنج شنبه همراه با زنان زندانی سیاسی در اعتصاب غذا علیه اعدام شرکت خواهند کرد. در این تردیدی نیست که باید ازاقدام شجاعانه اعتصاب غذای زندانیان سیاسی علیه اعدام ها با پیشتازی زنان قدردانی کنیم و مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی و علیه اعدام را در خارج از زندان و در صف مبارزات کارگران و دانشجویان وبازنشستگان و با برپایی تجمع های اعتراضی در مقابل زندان ها ادامه دهیم.
در اعتراض به موج جدید اعدامهای حکومت اسلامی، سازمان عفو بین الملل نیز در بیانیه ای کشتار بی امان معترضان در ایران پس از اعتراضات سال ۱۴۰۱ و اعدام محمد قبادلو و فرهاد سلیمی را نشاندهنده سقوط وحشتناک جمهوری اسلامی در قلمرو جدید بیرحمی خواند و آنرا محکوم کرد. مدیر بخش خاورمیانۀ این سازمان خواستار آن شد که دولتها بر اساس صلاحیت جهانی و تحت قوانین بینالمللی، باید تحقیقات جنایی علیه مقامات عالی رتبۀ جمهوری اسلامی را آغاز کنند و نشان دهند که بی توجهی مقامهای حکومت اسلامی و اعدام انسانها باید عواقبی داشته باشد.
جمهوری اسلامی در شرایطی موج تازهای از اعدامها را به راه انداخته است که علیرغم تمام جار و جنجال های چندین سالهاش در مورد اقتدارنظامی و اتکا به آنچه خود نیروهای “محور مقاومت” نامیده، اینک در میدان نبرد نظامی در منطقه در موقعیت بسیار ضعیف و زبونانهای قرار گرفته است. در داخل ایران نیز با گسترش اعتصابات کارگری و اعتراضات دیگر اقشار جامعه مواجه است. علی خامنهای و سران سپاه پاسداران به شدت نگران سرنوشت رژیم هستند، توسل به اعدام انسانهای اسیر در سیاه چالهای رژیم را اقدامی درجهت گسترش فضای رعب و وحشت به منظور نجات خود میدانند. اخیرأ محسنی اژهای قاتل، رئیس قوۀ قضائیه رژیم درماندۀ اسلامی روز چهارشنبه چهارم بهمن با اعتراف به بیاعتنایی مردم به موعظەهای هر روزۀ خامنەای، با صراحت هدف حکومت از موج جدید اعدامها را بیان کرد و گفت: “همۀ مسائل با موعظه حل نمیشود و باید با تیغ عدالت به سراغ افرادی رفت که به صورت سازمانیافته و با وابستگی به خارج قصد دارند در مقابل نظام بایستند. کلیۀ دادستانها در سراسر کشور باید به این مقوله ورود جدی داشته باشند و با کمک نیروهای امنیتی و انتظامی عناصر سازمانیافته را که مرتکب ناهنجاری می شوند، شناسایی و بدون اغماض محاکمه و مجازات کنند”. این سخنان نشانۀ وجود یک کابوس واقعی است که حاکمان رژیم اسلامی را در وحشت قرار داده است. اما تصور اژەای و دیگر رهبران حکومت اسلامی مبنی بر اینکه رژیم اسلامی با گسترش اعدام و تشدید فضای امنیتی و سرکوب میتواند جامعه را مرعوب نماید، خیال باطلی است. رژیمی که ثروت های این جامعه و حاصل استثمار و رنج و کار کارگران ایران را به گلوی دستگاه سرکوب و ماشین نظامی ریخته و صرف ماجراجویی های نظامی می کند و قادر به پاسخگویی به حداقل مطالبات کارگران و تودههای مردم زحمتکش جامعه نیست، عمرش به پایان رسیده و با قهر انقلابی آنان سرنگون می گردد.
سخن روز تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له
www.facebook.com/Peshrawcpiran
www.instagram.com/Peshrawcpirn