جمعه ۷ دی ۱۴۰۳ | 27 - 12 - 2024

Communist party of iran

ادعاهای بی اساس جریان انشعابی در مورد تلاش برای شکل دادن به قطب چپ سوسیالیست در کردستان


یکی از مصوبات آخرین پلنوم جناح راست کومه له قبل از انشعاب، قطعنامه ” در رابطه با ادامه تلاش ها برای شکل دادن به یک قطب چپ سوسیالیست در کردستان” بود. رهبری جناح راست در این قطعنامه ضمن اشاره با اوضاع سیاسی ایران و نقش کومەلە بە عنوان بستر اصلی جریان چپ و سوسیالیست در جامعه کردستان، بر ضرورت تقویت جنبش چپ بە عنوان اساسی ترین اولویت در دورە کنونی تأکید کرده است. این قطعنامه ضمن تأکید بر رویکرد “دیالوگ و تبادل نظر میان فعالین جنبش چپ با محوریت اتحاد عمل در عین قبول کثرت نظر” تمام نیروها و فعالینی که خود را متعلق به جریان چپ و سوسیالیستی در کردستان می دانند را بە همکاری، دیالوگ و اقدامات عملی فرا خوانده است.


رهبری جناح راست کومه له در شرایطی به نیروهای سیاسی و فعالین چپ و کمونیست فراخوان دیالوگ و همکاری می داد، که ابراهیم علیزاده در پلنوم قبلی با این “استدلال” که «کومه له بستر اصلی چپ در کردستان است اعلام کرده بود که: «نیروهای چپ در کردستان وجود خارجی ندارند»، «بنابراین خودمان دنبال این نخود سیاه که این سازمان ها را متشکل کنیم نرویم».  و در مصاحبه های بعدی هم اعلام کرد که در کردستان غیر از کۆمەله هیچ سازمان چپ دیگری وجود ندارد که با آنها قطب چپ را تشکیل دهد.


جریان انشعابی اکنون در حالی دوباره بر ضرورت شکل دادن به قطب و چپ و سوسیالیستی در کردستان تأکید می کند که در ۲۷ ژانویه ۲۰۱۹بعد از حدود یکسال بحث و دیالوگ و برگزاری سمینار با مشارکت هیئت هایی از طرف روند سوسیالیستی کومه له، کمیته کردستان حزب کمونیست کارگری ایران، کمیته کردستان حزب کمونیست کارگری ایران-حکمتیست و کومه له – سازمان کردستان حزب کمونیست ایران با انتشار بیانیه ای مشترک حول دوازده محور مورد توافق،  تلاش جمعی جهت شکل دادن به یک قطب چپ و سوسیالیستی در کردستان را اعلام کردند. بیانیه کنفرانس نیروهای چپ و کمونیست در کردستان که تحت عنوان ” سرنگونی جمهوری اسلامی و استقرار حاکمیت شورایی وظیفه فوری ما است” انتشار علنی پیدا کرد می توانست گام اولیه و مبنایی برای گسترش همکاری ها با حضور و مشارکت همه جمع ها، نهادها و چهره های چپ و رادیکال و کمونیست فعال در کردستان باشد. این تلاش و زحمات و این دستاورد اولیه با پافشاری رهبری جناح راست کومه له بر حضور در کمیته دیپلماسی “ک. ن. ک” که مجموعه ای جریان های مذهبی و ناسیونالیست در آن حضور داشتند، با اطلاعیه کمیته کردستان حزب کمونیست کارگری در اعتراض به حضور کومه له در کمیته دیپلماسی و با عکس العمل شتابزده رهبری جناح راست در قبال این اطلاعیه به بن بست رسید.


رهبری جناح راست نه تنها هیچ انتقادی از عملکرد سه ساله خود در به تعویق انداختن اقدامات عملی برای تشکیل قطب چپ نکرده، بلکه علت این نوع ناکامی ها را در وجود “فرهنگی کە اشتراکات نیروهای چپ و کمونیست را نادیده می گیرد و همواره بر اختلاف نظر تاکید می ورزد” و همچنین در وجود “فرهنگی کە بە حزب و تشکل سیاسی بە عنوان ابزار پیشبرد آنچه که از آن به عنوان “مبارزه ایدئولویک” نام برده می شود”، معرفی می کند. در حالی که یکی از دلایل اصلی شکل نگرفتن قطب چپ و کمونیستی در کردستان همانا وجود گرایش به شدت سکتاریستی جناح راست کومه له است که موجودیت دیگر احزاب چپ و کمونیست در کردستان را به رسمیت نمی شناسد.


اما بند آخر قطعنامه رهبری جناح راست با وضوح بیشتر ماهیت واقعی سیاست تلاش برای شکل دادن به قطب سیاسی چپ و ارزش مصرف و کارکرد این قطعنامه را نمایان می کند. در بند آخر این قطعنامه تصمیمی را قابل نقد میداند کە در سال ٢٠٠٩ میلادی منجر به کنارگذاشتن تعدادی از فعالین کومەلە شد کە تحت عنوان ” فراکسیون فعالیت با نام کومەلە” اعلام موجودیت کردند و بعد از آن جریان “روند سوسیالیستی کومەلە” را تشکیل دادند. قطنامه رهبری جناح راست می نویسد «تصمیم به اخراج آنها در راستای سیاست و تلاشهای کومەلە برای متشکل کردن فعالین چپ نبود. انتقاد از روش فعالیت این رفقا میتوانست در چارچوب موازین حزبی و بویژە تأکید بر قبول کثرت نظرات سیاسی و فعالیت مشترک حزبی حل و فصل گردد. از این رو ضمن اشتباە دانستن آن تصمیم، کە از فرهنگ سیاسی غیر کارا بر فعالیت ما نشأت میگرفت، در چهارچوب اقدامات وسیع خود برای پاسخ دادن بە ضروت شکل دادن بە یک قطب متشکل چپ، بطور مشخص وارد بحث و دیالوگ با این رفقا خواهد شد.»


اما مسئله چیست؟ چرا رهبری جناح راست کومه له بعد از ۱۲ سال و در اوج کشمکش های درون تشکیلاتی به فکر انتقاد از خود افتاد در حالی که هیچ مانعی سر راه مشارکت روند سوسیالیستی کومه له در پروسه بحث و دیالوگ برای شکل دادن به قطب چپ وجود نداشت. واقعیت این است که هم زنده کردن دوباره بحث ضرورت شکل دادن به قطب چپ و اعلام آمادگی برای دیالوگ با دیگر نیروها بدون آنکه از آنها نامی برده شود و هم موضوع انتقاد از خود در ارتباط با مختومه اعلام کردن فعالیت مشترک با “فراکسیون فعالیت تحت نام کومه له” هر دو در خدمت پیشبرد پروژه دیگری است.  پروژه جذب آن طیف “کومه له ای” های سابق که از دو شاخه سازمان زحمتکشان سرخورده شده اند. ابراهیم علیزاده بارها اعلام کرده است که: «نیروهای چپ در کردستان وجود خارجی ندارند» ، «کومه له بستر اصلی چپ در کردستان است و از نیروهایی که خود را با این جریان تداعی می کنند بخواهیم دور کومه له جمع شوند». ابراهیم علیزاده چند سال است به این طیف کومه له ای های سابق فراخوان می دهد که: « بیایید حزب کمونیست مانع فعالیت شما در کومه له نیست»، وی در واقع به باصطلاح “سوسیالیست” هایی فراخوان داده است که حزب کمونیست را مانع همکاری یا پیوستن خود به کومه له می دانند. این در حالی است که همه می دانند حزب کمونیست ایران هیچگاه در طول حیات خودش نه تنها مانع پیوستن یا همکاری سوسیالیست ها به کومه له نبوده، بلکه هموارە مشوق انسانهای مبارز و کمونیستی بودە که بە برنامە و استراتژی حزب کمونیست ایران و سنتهای مبارزاتی آن باور داشته، بویژە رفقایی که سالهای زیادی از عمر خود را در صفوف این تشکیلات سپری کردەاند، بودە است. اما آن به اصطلاح “سوسیالیست ها”یی  که حزب کمونیست ایران را مانع پیوستن یا همکاری خود با کومه له می دانند اساسا به دلیل پافشاری این حزب بر اهداف کمونیستی و فعالیت سراسری بوده است. در واقع هدف محوری قطعنامه رهبری جناح راست جذب  طیف “کومه له ای ها”ی سابق است که با حزب کمونیست مخالف هستند، هدف تغییر بافت سیاسی اعضای کومه له در راستای منافع محدود جناحی است، درحالی که بر اساس اساسنامه حزب کمونیست ایران معیار دوگانه ای برای عضوگیری در حزب وجود ندارد. اعضایی که در تشکیلات کردستان فعالیت می کنند با قبول برنامە و اساسنامە حزب کمونیست ایران عضو این تشکیلات شدەاند.


انتقاد از خود جناح راست در ارتباط با فراکسیون فعالیت تحت نام کومه له که در میان طیف “کومه له ای”ها با مخالفت با حزب کمونیست و برنامه و استراتژی سیاسی این حزب تداعی می شوند در واقع چاشنی پیشبرد سیاست جذب طیف “کومه له ای ها”ی سابقی است که با حزب کمونیست و برنامه و استراتژی آن مخالف هستند. این سیاست که در قطعنامه جناح راست فرموله شده و با تأکید بر اصل قبول کثرت نظرات سیاسی و فعالیت مشترک حزبی تئوریزه می شود یک سیاست عمیقا انحلال طلبانه است. کثرت نظرات سیاسی و ایجاد فضایی دمکراتیک برای برخورد نظرات در ارگانهای رهبری فقط در درون یک حزب سیاسی که اعضا و کادرهای آن چهارچوب یک برنامه و استراتژی سیاسی و موازین اساسنامه ای را آگاهانه پذیرفته اند می تواند مایه شادابی و پویایی گردد. بدون این چهارچوب های برنامه ای و استراتژیک و موازین اساسنامه ای، حزب تا حد یک جبهه پوپولیستی تنزل می یابد. این عقبگرد سیاسی جناح راست در شرایطی است که سیر تکامل انقلاب ایران و رشد اعتصابات کارگری نشان می دهد که صف بندی طبقاتی در تحولات آتی ایران بسیار شفاف تر از انقلاب ۵۷ خواهد بود و کومه له و حزب کمونیست ایران فقط با اتکا به مواضع شفاف کمونیستی و طبقاتی می توانند مهر خود را به روند رویدادها بکوبند.


البته در این میان لابد مخاطب جدی و منصف از رهبری جناح راست خواهد پرسید شما که اینهمه بر اصل قبول کثرت نظرات سیاسی و فعالیت مشترک حزبی پافشاری می کنید پس چرا نظر جناح مقابل خودتان که مواضع،  دیدگاهها و همین قطعنامه شما را در جناح راست مواضع برنامه ای و استراتژیک حزب ارزیابی می کند را تحمل نکردید؟ شما که اینهمه بر ضرورت تلاش برای شکل دادن به قطب چپ و سوسیالیستی در کردستان تأکید می کنید چگونه است که برای تحت فشار قرار دادن جناح چپ درون حزب و کومه له حربه سانسور، ممنوع التصویر کردن آنان و تصفیه سیاسی در پیش گرفتید و برای خروج آنها از اردوگاه حتی از تهدید آنان فروگذار نکردید؟ چگونه است که مانع حضور کلیه اعضای جناح چپ در کنگره شدید و با برگزاری یک کنگره کاملا جناحی انشعاب خودتان را از حزب کمونیست ایران و کومه له به عنوان سازمان کردستان این حزب عملی و اعلام کردید؟


سخن روز شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له

https://alternative-shorai.tv

اشتراک در شبکه های اجتماعی: