اجلاس “بریکس” در آئینه جهان چند قطبی
سه شنبه ۷ شهریور ۱۴۰۲
پانزدهمین اجلاس کشورهای عضو “بریکس” شامل برزیل، روسیه، چین، هند وافریقای جنوبی در روزهای سه شنبه، چهارشنبه، پنجشنبه ۳۱ مرداد تا ۲ شهریور در ژوهانسبورگ پایتخت افریقای جنوبی برگزارشد. آنان ۴۲ درصد جمعیت جهان را تشکیل داده و درفاصله سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۲ میلادی سهم تولید ناخالص خود را به ۲۶ در صد تولید ناخالص جهان افزایش داده اند. در این فاصله ۲۳ کشور از جهان درخواست پیوستن به این گروه را نموده اند. رهبران بریکس، در این میان با پیوستن عربستان سعودی، ایران، امارات، آرژانتین، مصر و اتیوپی به این گروه موافقت کردند. رئیس جمهور افریقای جنوبی در سخنرانی افتتاحیه خود بیان داشت که کشورهای عضو “بریکس” “خواهان سهیم شدن به شکل دادن بر دینامیزم جهانی شدن و داشتن نقش تعیین کننده بر اقتصاد و روابط بین المللی هستند”. هر چند که رئیس جمهور چین و روسیه کوشش داشتند که بگویند که این یک بلوک بندی در مقابل بلوک بندیهای موجود نیست، ولی بدون تردید این اتحادیه نیز منافعی را دنبال میکند که در تقابل با منافع آمریکا واتحادیه اروپا قرار گرفته اند. این را به سادگی میتوان در تصمیمات نظامی و اقتصادی آمریکا، اروپا، ناتو، ژاپن، کره جنوبی و استرالیا در اجلاس چند ساله اخیر خود و بویژه بعد از آغاز جنگ نیابتی در اوکراین مشاهده نمود.
جنگ نیابتی در اوکراین فارغ ازتمام نتایجی که بلاواسطه بر زندگی ومعیشت میلیاردها تن از مردمان جنوب داشت، همزمان فرایند شکل گیری و تثبیت قطب های جدید را شتاب بیشتری بخشید. بر خلاف تصور غرب که همچنان خود را در مرکز تحولات جهان دیده که گویا تمام کشورهای جنوب باید خود را با سیاستهای راهبردی آنان همسو سازند، جهان مدتهاست که به سوی ایجاد قطب های جدیدی حرکت کرده و کشورهای جنوب دیگر خود را در قامت کلونیهای جهان غرب نمیبینند. پیمان شانگهای، گروه بریکس، اتحادیه کشورهای افریقا و اتحادیه کشورهای آمریکای جنوبی و کارائیب بخشی از این قطب های جدید هستند که وارد بازی در صحنه معادلات جهانی شده اند. آنچه که مربوط به حوزه اقتصادی است با روشنی میتوان دید که این قطب های جدید به رغم موانع بزرگی که بر سر راه دارند جهت مقابله با هژمونی طلبی آمریکا از طریق دلار به سوی ایجاد مکانیزم هائی حرکت میکنند که جایگزینی برای دلار باشد. بی جهت نبود که رئیس جمهور برزیل بیان داشت که “این بسیار مهم است که جهان وابسته به یک واحد پول مشخص که دلار است نباشد. رئیس جمهور هند تأکید کرد که “در شرایطی که جهان با چالش های فزاینده اقتصادی و تشنجات نظامی روبروست، بریکس نقش مهمی یافته است”. با وجو این نمیتوان نادیده انگاشت که اعضاء اتحادیه “بریکس” وزن یکسانی ندارند. در حالی که چین به عنوان دومین قدرت اقتصادی جهان با منافع و در عین حال چالش های ویژه خودش روبروست، افریقای جنوبی به مثابه ضعفیترین حلقه اقتصادی در این اتحادیه در شرایط کاملا متفاوتی قرار دارد.
واقعیت این است که روسیه وچین هر کدام در چالشهائی که در مقابلشان قرار گرفته است نیاز به متحدینی برای مقابله با این چالشها دارند. روسیه بطور آشکار از زمان تهاجم به اوکراین در یک جنگ نیابتی تمام عیار با ناتو ودر رأس آن آمریکا قرار گرفته است. آنچه در این جنگ برای ناتو اهمیت دارد نه سرنوشت اوکراین، بلکه شکست کامل روسیه است. برای آمریکا شکست کامل روسیه نه تنها پایان دادن به نفوذ روسیه در خاورمیانه بلکه بیش از همه تضعیف روسیه تا آن حد است که نتواند در چالش عظیمی که آمریکا چه در حوزه اقتصادی و بویژه در منطقه پاسیفیک با چین دارد، بتواند به مثابه پشتیبان قدرتمند چین ظاهر شود. هر چند که اروپا نمیتواند از بازار چین چشم پوشی کند، ولی در جریان جنگ نیابتی در اوکراین آمریکا توانست هژمونی از دست رفته خود را بر اروپا تا حد زیادی باز سازی کند.
چین در بازه زمانی دودهه با عروج به دومین قدرت اقتصادی جهان توانسته است به قدرتمندترین سرمایه گذار در قاره افریقا تبدیل شده و اروپا را به عقب براند. در حالیکه در سال دو هزار تنها فرانسه نزدیک به نیمی از بازار کشورهای آفریقائی را در اختیار داشت. تقابل با چین بویژه از نیمه دوم ریاست جمهوری ترامپ در آمریکا به مثابه یک جنگ تجاری آغاز شد. بایدن نه تنها این سیاست را ادامه داد بلکه اکنون کوشش میکند از طریق رفرم هائی در بانک جهانی وصندوق بین المللی پول که اساسا تابع سیاستهای آمریکا هستند، اهرم های دیگری را در جنگ تجاری علیه چین به کار گیرد. بایدن اعلام کرده است که پیشنهاد رفرم در این دو مؤسسه مالی جهانی را در اجلاس” جی بیست” که در روزهای آینده در هند برگزار خواهد شد، ارائه دهد. سالیوان مشاور امنیتی بایدن هدف از این رفرمها را ” تقویت قدرت مالی صندوق بین المللی پول وبانک جهانی” اعلام کرده و بیان داشت که از این طریق باید “مانعی بر سر راه سرمایه گذاری بدیل که بیش از همه از جانب چین عرضه میگردد، ایجاد کرد”. او ادامه میدهد که ” باید راه حل هائی برای مقابله با نیازهای سرمایه گذاری در کشورهای درحال توسعه با توجه با نقشه “راه ابریشم” چین پیدا کرد”. او وعده داد که آمریکا آماده است که در ارتباط با این رفرمها مبلغ پنجاه میلیارد دلار وام در اختیار این دو مؤسسه برای سرمایه گذاری در کشورهائی با درآمد متوسط قرار دهد وامیدوار است که متحدین آمریکا نیز در این مورد تشریک مساعی کنند.
آنچه که روشن است تقابل و رقابت این قطبهای بزرگ سرمایه داری بطور روز افزونی جهان را به سمت نا آرامی بیشتر میکشاند. اگر انحصارات بین المللی و کمپانیهای اسلحه سازی برندگان این جنگ و جدال و کشمکش ها هستند، بازندگان آن کارگران و اکثریت فرودستان جهان هستند که باید با تبعات فقر وتنگدستی، با ویرانگری جنگهای نیابتی آنان، با انهدام زیست محیط، با آواره شدن میلیونی و با تنگتر گشتن هر چه بیشترفضای نفس کشیدن تاوان آن را بپردازند.
شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له