جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ | 14 - 03 - 2025

Communist party of iran

اتوریته یا اراده گرایی!


سپهر خورمی‌

تئوری قهر مادی کارل مارکس بر اساس تئوری، جلوه ی کاملی از اتوریته ی انقلابی است. او معتقد بود که قهر مادی را باید با قهر مادی سرنگون ساخت و نه با خود شیفتگی و تئوری بافی.. تئوری و هر نظریه ی انقلابی باید در بر گیرنده ی نیازها و ضروریات حرکت اجتماعی در جهت تدوین مشی *انقلابی* باشد‌.

در اینجا سخنی از فرم و شکل مبارزه عنوان نشده است، بلکه آنچه که باعث اعمال قدرت در نفی وضعیت کنونی است مطرح است. در واقع محتوای مبارزه بر شکل و فرم آن، مقدم است . آنچه به شکل مبارزه مطرح است، مربوط است به نیروی پیشرو. وظیفه ی نیروی پیشرو و یا پیش آهنگ انقلابی است که بتناسب شرایط موجود در جهت تکوین و تدوین، فرم و شکل مبارزه گام بردارد .

در اینجا نقش پیشاهنگ بسیار مهم است. این پیش آهنگ است که با توجه به تغییرات شرایط سرکوب از تاکتیک های متفاوت استفاده نموده و در جهت احیا و ایجاد تمرکز توده ای و تشکیلات توده ای گام بردارد . بخشی از بحث تدارک انقلابی دقیقا بر همین مدار میچرخد. اینکه با درک دقیق و علمی سطوح مبارزه، تاکتیک های گوناگون را اتخاذ نمود. لنین در جایی میگوید اپورتونیست ها همیشه از شرایط سخن به میان می آورند و همه چیز را محدود به شرایط میکنند..نقل به مضمون سخن لنین .


به باور من خود شیفتگی انفعال محض به بار می آورد. لنین این مسئله را بدرستی بیان داشت و یکی از مشخصه های فرصت طلبان و انحلال طلبان را در تسلیم طلبی محض در برابر شرایط بیان داش. محدود شدن به شرایط و حتی دنباله روی از جنبش های خودبخودی، روشنفکر واخورده را تبدیل به یک عنصر خود شیفته میکند. انحلال‌طلبان خود شیفته و فرصت طلبان انحلال طلب در پاسخ به ناکامی هر حرکت ، دو پاسخ قاطع خواهند داد

۱-تفاوت شرایط و بخصوص شرایط عینی و مادی در یک زمان مشخص .. ۲-تفاوت در شیوه ی سرکوب .. باید به آنها داد این است که نیروی پیشرو بتناسب شرایط مادی خط مشی اصولی و علمی ارائه دهد تا جنبش از حرکت باز نماند و در برابر شرایط گوناگون سرکوب ،تاکتیک های متفاوتی اتحاد نمود تا جنبش از طرف قدرت سرکوب منکوب نشود.

سرکوب در نهایت برای نیروی پیشرو موضوعیت دارد و نه برای نیروی خودشیفته انحلال طلب و فرصت طلب … آنچه باعث روزمره گی و بی تاثیری یک حرکت میشود ، اراده گرایی محض افراد است. چنین رویکردی از اعمال قدرت و اتوریته تهی بوده و در یک سطح مشخص باز خواهد ماند. ضربات چکش به میخی که کاملا به دیوار فرو رفته است ،تنها قدرت فردی را بنمایش گذاشته ،به طوری که از قدرت و اتوریته ی جمعی خبری نباشد. قدرت جمع در تشکیلاتی بروز میکند که برای هر حرکت و هر قدم دارای یک برنامه ی مشخصی باشد که تاثیرات حرکت خود را به تار و پود جامعه منتقل نماید . از رسانه به خیابان ،از خیابان به کارخانه در جهت وحدت رویه و اتحاد ، که از یک برنامه جامع و مشخص پیروی نموده و در جهت برپایی ستاد رزمنده ی گام بردارد.

اشتراک در شبکه های اجتماعی: