یکشنبه ۲۷ آبان ۱۴۰۳ | 17 - 11 - 2024

Communist party of iran

اتحادیه اروپا، آخرین میخ ها را به تابوت کنوانسیون ژنو می کوبد


وزرای داخله دولت های اتحادیه اروپا روز پنجشنبه بیست وهشتم سپتامبر، برابر با ششم مهرماه برای چندمین بار اجلاس اضطراری جهت غلبه بر”بحران پناهندگی” تشکیل دادند. در روز های قبل، نخست وزیر نئوفاشیست ایتالیا دولت های اروپائی را تهدید کرده بود که اگر راهی برای پایان دادن به این بحران نیابند، ایتالیا تصمیم خواهد گرفت. البته تصمیم نخست وزیر نئوفاشیست ایتالیا تنها میتواند قربانی کردن بیشتر پناهجویان در دریای مدیترانه باشد. آنچه را که وزرای داخله تصویب کردند فارغ از تلاشی که انجام می گیرد تا چهره ای آراسته به آن بدهند، در واقع کوبیدن آخرین میخ ها به تابوت کنوانسیون ژنو در امور پناهندگان بود. اکنون به بهانه وجود”بحران حاد” به دولتها اجازه داده شده است که مقررات کنوانسیون را هر اندازه که لازم میدانند، زیر پا بگذارند. 


واقعیت این است، آنچه که بحران پناهندگی نامیده میشود نتیجه بلافصل سیاستهای دول سرمایه داری است. اتحادیه اروپا آنجا که پای غارت منابع طبیعی کشورهای پیرامونی در میان است، لحظه ای درنگ نمیکند وآماده است که با فاسدترین سران کشورهای پیرامونی، قراردادهای کلان برای غارت ذخایر و معادن این کشورها ببندند. با افزایش گازهای گلخانەای، محیط زیست مردمان کشورهای پیرامونی را نابود کرده اند. در همانحال آمادەاند با سران دولت های قاره افریقا و یا دیکتاتور ترکیه قرارداد بازپس فرستادن پناهجویان را ببندند و یا سرنوشت پناهجویان را به امواج خروشان دریای مدیترانه بسپارند. یکسال پیش با پرداخت  صد و بیست و هفت میلیون یورو، همکاری دیکتاتور تونس برای محدود کردن عبور پناهجویان از تونس و باز پس گرفتن آنان را جلب کردند. اما نتیجه این معامله کثیف تنها این بود که پناهجویان باید هزینه بیشتری به قاچاقچیان جهت عبور از مرزها پرداخت میکردند و همزمان بر تعداد قربانیان در دریای مدیترانه افزوده گشت.  در سال ٢٠١٦ معامله کثیف شش میلیارد دلاری با اردوغان جهت باز پس فرستادن پناهجویان از یونان به ترکیه بسته شد. زمانی که فریاد اعتراض دولت یونان از هجوم پناهجویان به جزایر یونان از مرز ترکیه بلند شد، رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا سفری تبلیغاتی به کمپ های یونان نمود و قول داد که یک راه حل اروپائی برای این بحران بیابد.


هنوز بیش از چند هفته از مسافرت رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا همراه با نخست وزیر نئوفاشیست ایتالیا به جزیره “لمپدوزا”  نگذشته است که رئیس کمیسیون اروپا قول کمک یک میلیارد یورویی به ایتالیا داد. ولی برای نخست وزیر نئوفاشیست ایتالیا صورت مسئله، خارج کردن پناهجویان از ایتالیا  و ممانعت از ورود پناهجویان جدید از طریق گسیل ناوهای جنگی به آبهای مدیترانه و بازگرداندن قایق های پناهجویان به تونس و لیبی است. سخن از این است که پناهجویان را تا هیجده ماه در بازداشتگاهها نگه دارند تا کشورهائی که این پناهجویان از آنجا آمده اند، حاضر به پذیرش آنان گردند. واقعیت این است که جهان سرمایه داری راه حلی برای این بحران و تراژدی عمیق انسانی ندارد. چرا که به جای مبارزه با علت وجودی بحران پناهندگی، دنبال راه مبارزه با پناهجویان است. به روشنی میتوان گفت که قرار داد “شنگن” که در مرکز آن عدم کنترل مرزی بین کشورهای اتحادیه اروپا قرار داشت، در دنیای واقع موضوعیت خود را از دست داده است. ناوهای جنگی در مرز یونان در دریای ” اژه ” به شکار پناهجویان میپردازند تا آنان را به ترکیه باز گردانند و البته ترکیه دریغ نمیکند که آنان را مستقیما به کشورهای مبدأ برگرداند. لهستان مرز خود را با” اسلواکی” بسته است. آلمان در مرزهای خود با “اطریش، لهستان و چک ” ایستگاههای بازرسی دائمی برپا کرده است و همزمان بر تعداد کشورهای به اصطلاح ” امن” که پناهجویان به آن کشورها بازپس فرستاده میشوند، افزوده میگردد. زمانی که پناهجویان بعد از بمباران لیبی توسط ارتش ناتو و سقوط قذافی پایشان به جزیره “لامپدوزا” در ایتالیا رسید، جهان می دانست که این پناهجویان به دلیل جنگ ناتو در لیبی به آنجا آمده بودند. این پناهجویان از سودان، از سومالی، از لیبی، از عراق، از افغانستان خود را به قلعه اروپا رسانده اند. مردم همه این کشورها قربانی تجاوزات و اشغالگریهای همین دولت های امپریالیستی و قربانی فقر خانمانسوز و انهدام محیط زیست هستند. 


اکنون ماهها و هفته ها است که در مورد تعیین بالاترین حد پذیرش پناهجویان، مبارزه علیه قاچاقچیان و به معنای واقعی کلمه مبارزه علیه پناهجویان، کنترل مرزها، ارسال ناوهای جنگی به مدیترانه در مدیاهای کشورهای اروپائی سخن می گویند. ولی کافی است تنها نگاهی به رقم ورود پناهجویان به مهمترین کشور اروپائی بیفکنیم تا چهره کریه راسیسم را ببینیم. در هفت ماه اول امسال نزدیک به دویست و چهار هزار نفر درآلمان در خواست پناهندگی کردەاند. این رقم حتی یک پنجم پناهجویانی نیستند که ناشی از جنگ نیابتی در اوکرائین به آلمان آمده اند، ولی در این مورد نه سخنی از بالاترین حد پذیرش، نه صحبتی از مبارزه علیه قاچاقچیان و نه حرفی از کنترل مرزها بود، از آنرو که بوسیله آنان میتوانستند افکار عمومی مردم در کشورهایشان را در دفاع از این جنگ امپریالیستی مهندسی کنند. فارغ از تمام تصمیمات سران اتحادیه اروپا و فارغ از بوی تعفن راسیسم که همه جا استشمام میشود، آن امری که آگاهانه پنهان میشود، دلایل بنیادین افزایش میلیونی انسانهای پناهجوئی است که با هزاران آمال و آرزو و برای دسترسی به یک زندگی انسانی خود را به دریاها، به جنگلها و به کوهها میزنند تا بلکه شانس با آنها همراه باشد و خود را به محیط امنی برسانند. این در حالی است که سرنوشت بیشتر آنان جز تبدیل شدن به نیروی کار ارزان جهت تولید ارزش اضافی در کشورهای متروپل سرمایه داری، چیز دیگری نیست. این همان جوهر واقعی نظام سرمایه داری است که درآن زندگی انسانها تنها زمانی ارزش دارد که عطش سود پرستی پایان ناپذیر سرمایه را سیراب کند.


سخن روز: شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له

https://alternative-shorai.tv

https://cpiran.org

https://komala.co

اشتراک در شبکه های اجتماعی: