آفریقا، میدان رقابت و کشمکش قدرتهای سرمایه داری!
چهارشنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۰
سخنرانی ” شی جین پینگ “در روز دوشنبه گذشته در ” فوروم همکاری چین و آفریقا ” در ” داکار ” پایتخت ” کشور آفریقائی ” سنگال ” یکبار دیگر با واکنش قدرتهای رقیب روبرو شد. از اکتبر سال ۲۰۰۰ این هشتمین اجلاس از این نوع است که برگزار می شود. ولی بر خلاف آنزمان که چین به دنبال یافتن جای پائی در مقابله با کلونیالیستهای سابق و آمریکا بود، اکنون مدتهاست که به بزرگترین شریک تجاری آفریقا و بزرگترین سرمایه گذار در زیرساختهای اساسی این کشورها تبدیل شده است. اکنون قدرت های رقیب هستند که باید به مقابله با چین بپردازند. اجلاس فرصتی بود که ” شی جین پینگ ” اعلام کند مضاف بر سرمایه گذاریهای کلان در زیر ساختها این کشورها، ششصد میلیون واکسن ضد ویروس کرونا بطور مجانی در اختیار کشورهای آفریقائی قرار داده و چهار صد میلیون دیگر هم مشترکا تولید خواهند کرد.
آمریکا در تابستان امسال با اعلام “کمپین مشترک بازسازی ورونق آفریقا “ورود مجدد خود را به این قاره اعلام کرد. هدف طرح، تعمیق و گسترش روابط اقتصادی با کشورهای آفریقائی وجبران عقب ماندگی در مقایسه با چین اعلام شده بود. پاندمی کرونا و هزیمت آمریکا از افغانستان در دو نوبت فرصت این را نداده بود که وزیر خارجه آمریکا به آفریقا سفر کند و بالاخره دو هفته پیش سفر به سه کشور آفریقائی را انجام داد. کوشش او این بود که به میزبانان خود تفهیم کند که سیاستهای اقتصادی چین آنان را به ورطه بدهی های بی انتها سوق خواهد داد. بایدن دوهفته پیش تر در جریان کنفرانس اقلیمی گلاسکو در ارتباط با مقابله با چین از طرح ایالات متحده به نام “بازگشت به ساخت جهانی بهتر” نام برده بود. میتوان گفت که دستکم در این زمینه بایدن با تفاوت هایی همان سیاست رئیس جمهور ماقبل خود ترامپ را دنبال میکند که استراتژی اش متوقف ساختن نفوذ چین به هر قیمتی بود. از بیش از سه سال پیش یک جنگ تجاری تمام عیار بین آمریکا و چین آغاز شده است. همان زمان وزیر خزانه داری آمریکا در اولین قدم بسته شدن تعرفه های گمرکی با حجم شانزده میلیارد دلار بر واردات از چین را اعلام کرد .چین نه تنها مقابله به مثل کرده بلکه به “سازمان تجارت جهانی” نیز شکایت کرد. در ادامه طرفین تعرفه های دیگری معادل دویست میلیارد دلار را در دستور کار خود قرار دادند. ادامه این جنگ با توجه به حجم مبادلات تجاری بین دو کشور یعنی ۱۳۴ میلیارد واردات چین و ۵۲۰ میلیارد دلار واردات آمریکا از چین به زیان چین بود.
آنچه که به اتحادیه اروپا برمیگردد، رئیس کمیسیون اروپا خانم ” فون در لاین ” در روز چهارشنبه پروژه کمیسیون را تحت نام ” دروازه جهانی ” اعلام کرد. این پروژه از جانب فراکسیونهای دمکرات مسیحیها، سوسیال دمکراتها و سبزها مورد پشتیبانی قرار گرفت. بر مبنای این طرح اتحادیه اروپا بودجه ای معادل ۳۰۰ میلیارد یورو برای پنج سال آینده جهت بازسازی زیر ساخت های کشورهای پیرامونی اختصاص میدهد. این طرح بنا به گفته معمارانش پاسخی به پروژه ” جاده ابریشم ” و هدفش جلوگیری از گسترش نفوذ اقتصادی و سیاسی چین است. بنا به گفته رئیس کمیسیون پشت طرح ” دروازه جهانی ” نه تنها کمیسیون بلکه تمام کشورهای بیست و هفت گانه اروپا ایستاده اند. خانم” فون در لاین “در سخنرانی خود ضمن دعوت از سرمایه های خصوصی و دادن ضمانت به آنها برای پیوستن به این طرح ، آنرا یک “آلترناتیو واقعی” در مقابله با ” جاده ابریشم ” نامید.
قرنها آفریقا قاره انسانهائی بود که به یمن به بردگی کشیدن میلیونی آنان، سرزمین های ناشناخته کشف میشدند. بورژوازی با بردگی آنان آخرین سنگرهای جهان پیشا صنعتی را تسخیرمیکرد و آنان را به مثابه گوشت دم توپ جنگهای خود به کار میگرفت. بخش بزرگی از تاریخ کلونیالیسم تاریخ خونبار انسان آفریقائی بود. دهها سال نیاز بود تا در نبردهای خونین مردمان این قاره بتوانند سرزمین های خود را از دست این غارتگران رها کنند. آپارتاید بیش از همه جای دنیا مهر انسان این قاره را بر چهره دارد، هنوز که هنوز است و در دهه سوم هزاره سوم باز هم این آفریقائی تبارها هستند که در پیشرفته ترین جوامع سرمایه داری آماج شدیدترین تهاجمات راسیستی قرار میگیرند. اگر به یمن مبارزه انسان آفریقائی و بخش بزرگی از بشریت مترقی کلونیها برچیده شده اند، اما قاره آفریقا همچنان میدان عرض اندام فاسدترین مستبدان، میدان وحشیگری جریانات تروریستی مذهبی، میدان جدالهای قومی و بالاخره میدان رقابتهای بلوک بندیهای امپریالیستی است. آمریکا، چین واتحادیه اروپا بازیگران اصلی این رقابتها هستند. در این کشمکش ها از همه وسائل استفاده میشود. اگر چین از مانورهای نظامی آمریکا وگاها ناتو در آبهای مرزی خود شاکی است و فریادش از دخالت غرب در هنگ گنگ و تایوان بلند است، از آنسو غرب و بویژه آمریکا نگرانی عمیق خود را از پیشروی چین در همه حوزه ها در این قاره پنهان نمیکنند.
واقعیت این است که این رقابتها وتبعات ناشی از آن، هرج و مرج و ناآرامیهای موجود در جهان را افزایش خواهند داد. امپریالیسم آمریکا میخواهد با چنگ و دندان بازگشت به نقش هژمونیک خود را مادیت بخشد. بسیاری از سردمداران اتحادیه اروپا سالهاست که بر این بودند که بند ناف خود را باید از آمریکا ببرند. بویژه با توجه به تجربه روی کار آمدن ترامپ و “آمریکا اول ” او وجنگهای تجاری او علیه متحدین غربیش، این امر بسیار تقویت شده است. مضافا اینکه نظم نئولیبرالی که با آغاز دهه هشتاد قرن گذشته به نظم مسلط بر جهان تبدیل گشته بود، ترک های جدی برداشته است. این نظم اگر در آن بخش از جهان سرمایه داری به انباشت نجومی سرمایه در دست تعداد اندکی انجامید، در کشورهای پیرامونی ره آوردش متلاشی شدن شیرازه اقتصادی این جوامع بود. هیچ برج و باروئی نمیتوانست در مقابل این هجوم وحشیانه نئولیبرالیسم پابرجا بماند و این بخش از جهان به کارگاه عرق ریزان نظم نئولیبرالی تبدیل گشت. کافی است به کارگاههای نساجی در هند و بنگلادش سر بکشیم جائیکه میلیونها انسان در این کارگاهها بر بردگی کشیده میشوند ،کافی است به سرازیر شدن تولیدات کشاورزی سوبسید شده اروپائی به قاره افریقا و انهدام کشاورزی در آنجا و به سیل مهاجرین درون قاره ای ورانده شدنشان به حاشیه شهرهای بزرگ نظر بیفکنیم.
واقعیتش این است که نتایج سیایتهای دول سرمایه داری چه زمانی که وارد جنگ تجاری و رقابت با یکدیگر میشوند و چه زمانی که جنگهای نیابتی را سازمان میدهند، دودش به چشم میلیونها انسان در چهار گوشه جهان میرود. نظم کنونی شکاف برداشته است، باید به فکر نظمی بود که پیام آور رهائی انسان باشد.
سخن روز شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له