آتش خشم و اعتراض علیه رژیم جمهوری اسلامی در عراق
شنبه ۱۲ شهریور ۱۴۰۱
طی شامگاه دوشنبه و صبح روز سه شنبه هفتم و هشتم شهریور در پی اعلام کناره گیری مقتدی صدر از فعالیت سیاسی شهرهای عراق و به ویژه بغداد به میدان جنگ مسلحانۀ میان طرفداران جریان “صدر” و دیگر گروههای شیعه وابسته به جمهوری اسلامی در قالب “چارچوب هماهنگی” تبدیل شد. در جریان این درگیری که در منطقۀ سبز بغداد در گرفت، ۳۳ نفر کشته و بیش از ۶۰۰ نفر نیز از دو طرف مجروح شدند. در این جنگ طرفین اسلحه های سبک و نیمه سنگین علیه همدیگر به کار بردند. قبل از درگیری مسلحانه توده های مردم معترض با دست خالی به طرف منطقه سبز بغداد به حرکت درآمدند. سیل خروشان معترضان جان به لب رسیده که هواداران جریان صدر هم در میان آنان بودند به آسانی از موانع بتونی نیروهای امنیتی و نظامی گذشته و وارد منطقه سبز و کاخ ریاست جمهوری شدند. معترضان بدون اینکه دست به کار تخریب بزنند، این کاخ را به تصرف در آورده و سپس به طرف کاخ محل استقرار دولت رفتند. در آنجا با مقاومت محافظین روبرو شدند و با گاز اشک آور و شلیک گلوله دو نفر در آنجا کشته و تعدادی زخمی شدند. معترضان خشمگین در ادامه خواستند به سوی محل اقامت “نوری مالکی” این چهرۀ شناخته شدۀ فاسد حلقه بگوش جمهوری اسلامی بروند که با آتش تانکها و تک تیراندازان محافظ آنجا مواجه شدند. در این فاصله نیروی مسلح “سرایا السلام” وابسته به جریان صدر با بهره گرفتن از آتش خشم و اعتراض مردم وارد عمل شده و میدان اعتراض مردم را به صحنه جنگ مسلحانه با گروه های شیعه وابسته به جمهوری اسلامی تبدیل کردند.
همزمان با این اعتراضات و جنگ و درگیری ها در بغداد در دیگر استانهای جنوب و وسط عراق مانند بصره، ذیقار، مُثنی، واسط، کربلا و میسان نیز مردم معترض به دفاتر و مقرات گروههای وابسته به احزاب متشکل در ائتلاف “چارچوب هماهنگی” و مراکز جمهوری اسلامی حمله کردند و مراکز حکومتی از جمله استانداریها را به تصرف خود در آوردند. پرچم جمهوری اسلامی، تصاویر خامنه ای و قاسم سلیمانی و ابو مهدی مهندس را به آتش کشیدند. در طول این مدت مردم معترض علیه جمهوری اسلامی شعار “ایران بَره بَره – بغداد تَبقا حُره”، (ایران بیرون بیرون – بغداد آزاد باقی خواهد ماند)، را فریاد می زدند “. معترضان می گفتند:” نیروهای نظامی و امنیتی عراق به ما شلیک نمی کنند بلکه این سپاه پاسداران ایران است که ما را می کشند”.
در ساعت یک بعدازظهر روز سه شنبه “مقتدا صدر” طی پیامی از نجف ضمن اعتراف به اینکه “کشور گروگان فساد و خشونت است، از هواداران و گروه “سرایا السلام” خواست از منطقۀ سبز عقب نشینی کنند. به این ترتیب درگیری مسلحانه به پایان رسید. اما روز چهارشنبه محمد صالح العراقی معروف به ” وزیر صدری” و فرمانده گروه “سرایا السلام” طی بیانیه ای به جمهوری اسلامی و جریانات وابسته هشدار داد که: “مطمئن باشند دولتی توافقی و با سلیقۀ خارجی تشکیل نخواهد شد. جمهوری اسلامی باید شتر خود (نوری مالکی) در عراق را مهار کند وگرنه پشیمان خواهد شد. با این وجود روز پنجشنبه دهم شهریور نیز خبرهایی از درگیریهای مسلحانه در بصره میان دو گروه میلیشیای “سرایا السلام” وابسته به جریان صدر و عصائب اهل حق وابسته به حزب الله عراق منتشر شد.
رژیم جمهوری اسلامی در واکنش به این جنگ و درگیری ها، مرزهای خود را بست. پرواز شرکتهای هواپیمایی به عراق را لغو کردند، به اتباع ایرانی هشدار داد که به عراق نروند و کسانی که در عراق هستند نیز هرچه زودتر آنجا را ترک نمایند. پاسدار احمد وحیدی “وزیر کشور جمهوری اسلامی” گفت: “صِرف اینکه عراق بگوید مرزهای زمینی باز است برای ما کافی نیست. ما باید خیالمان از بابت امنیت راحت باشد”. چنین درجۀ بالایی از خشم و نفرت توده های مردم معترض که اکثرأ نیز از مناطق شیعه نشین بودند، نشان داد که سیاستها و هزینه های کلانی که طی چهار دهه گذشته از سفرۀ کارگران و مردم تهیدست ایران در عراق صرف کرده نه تنها موجب “اقتدار” رژیم نبوده و اعتباری برایش کسب نکرده است بلکه با شکست و رسوایی مواجه شده است. اگر چه رژیم جمهوری اسلامی با تکیه بر میلیشیای حشد شعبی و دیگر گروه های شیعه وابسته به خود همچنان یک پای بحران عراق و اوضاع وخامتبار این کشور است، اما استراتژی و الگوی حکومتی مورد نظر رژیم اسلامی در عراق با شکست مواجه شده است. مداخله گری های رژیم جمهوری اسلامی حتی در مناطق شیعه نشین عراق نیز موجبات تفرقه و نفرت و خشم و اعتراض اکثریت مردم از این رژیم را فراهم آورده است.
با اینکه سران حکومتی در عراق از رئیس جمهور و نخست وزیر گرفته تا رئیس مجلس و دادگاه عالی عراق از نقش مخرب رژیم جمهوری اسلامی در بحران این کشورآگاه هستند، اما از اعلام هر گونه موضع صریحی خودداری کرده و تحت عنوان اینکه “نباید عراق به جولانگاه دیگران تبدیل شود” سیاست مماشات جویانه خود در قبال این رژیم را ادامه می دهند. خشم و اعتراض مردم علیه حکومت در عراق پدیده ای ابتدا به ساکن نیست. توده های به جان آمده از فقر و گرسنگی و نبود امکانات زندگی آب، برق، بهداشت و درمان، تحصیل و پیشرفت و عمران، اکثرأ از مناطق حاشیه ای و فقیر نشین بغداد و دیگر شهرها طی سالهای اخیر بارها خیابانهای بغداد و دیگر شهرهای عراق را به میدان اعتراض خود تبدیل کرده اند. مردم عراق از همه احزاب و گروه های حاکم در این کشور عاصی هستند. جریان صدر نیز همانند بقیۀ گروههای اسلامی مرتجع و خواهان حکومت اسلامی و در ضدیت کامل با ابراز وجود و حاکمیت توده های مردم است. جریان صدر و نیروی مسلح وابسته به آن همانهایی هستند که اعتراضات توده های مردم در سال ٢٠١٩ که “انقلاب اکتبر” نام گرفته بود را به خاک و خون نشاندند. در چنین سیستمی انحلال مجلس و انتخابات پیش از موعد دیگری حتی اگر جریانات وابسته به جمهوری اسلامی در آن شکست مفتضحانه تری از انتخابات قبلی بخورند، دور باطل است و نمی تواند جوابگوی بحران عمیقی باشد که دو دهه است جامعه عراق را در کام خود فرو برده و زندگی اکثریت مردم کارگر و زحمتکش در تمام عراق را به تباهی کشانده است.
در ورای این کشمکش ها و منازعه بر سر قدرت در میان بالایی ها، کارگران و توده های مردم ستمدیده عراق لازم است یک بار دیگر نیرو و قدرت خود را باور کنند. لازم است قدرت و عظمت خود را در آیینه دشمن نگاه کنند. جنگ و نزاع و آشفتگی در صفوف بالایی ها، ضعف و سردرگمی رژیم جمهوری اسلامی و نیروهای وابسته به آن پیامد منطقی قیام شکوهمند اکتبر ۲۰۱۹، و بایکوت آگاهانه انتخابات بود. شکوه و عظمت نیروی توده ها را باور کنیم و برای متشکل کردن اراده این نیروی عظیم و پایان دادن به مداخله گری رژیم جمهوری اسلامی و دیگر قدرتهای ارتجاعی منطقه ای و جهانی در اوضاع عراق و برپائی ارگانهای حاکمیت توده ای هیچ فرصتی را از دست ندهیم.
سخن روز شبکه تلویزیون حزب کمونیست ایران و کومه له