اطلاعیه کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران
به مناسبت اول ماه مه روز جهانی کارگر
(2014)

طبقه کارگر ایران امسال در شرایطی به اول ماه مه روز همبستگی جهانی کارگران نزدیک می شود که نه ماه از عمر دولت حسن روحانی می گذرد. این دولت که با وعده نجات اقتصاد ایران از خطر فروپاشی و بهبود وضعیت کار و معیشت کارگران و مردم از مسیر سازش با آمریکا و دیگر قدرتهای غربی بر سر کار آمد، در عمل نشان داد که نه تنها برنامه ای برای بهبود وضعیت زندگی کارگران و مردم زحمتکش در دستور کار ندارد بلکه با پا گذاشتن بر دوش طبقه کارگر و ارزان تر تمام کردن نیروی کار این طبقه می خواهد سرمایه داران داخلی و خارجی را برای کسب سودهای بیشتر به سرمایه گذاری در عرصه تولید ترغیب نماید. در حالی که کارگزاران این دولت مرتبا از سونامی بیکاری خبر می دهند اما سیاست بیکارسازی کارگران بدون وقفه ادامه دارد. گرانی و تورم افسار گسیخته و سقوط قدرت خرید کارگران شمار بیشتری از خانواده های کارگری را به زندگی در پایین تر از خط فقر سوق داده است. در چنین شرایطی و در حالی که بنا به اعتراف خود کارگزاران جمهوری اسلامی حداقل هزینه ماهانه یک خانواده چهار نفره رقمی معادل دو میلیون تومان در ماه است، تعیین 608 هزار تومان به عنوان حداقل دستمزد که بیش از سه مرتبه پایین تر از خط فقر است، هیچ تردیدی نسبت به دشمنی دولت روحانی با منافع کارگران باقی نگذاشته است. در کنار این سیاست های عملی و تعرض آشکار به حقوق کارگران، طرح بودجه سال 93 که زمینه را برای تشدید برنامه های نئولیبرالی آماده می کند، هرگونه امیدی به بهبود وضع کارگران تحت حاکمیت دولت روحانی را به توهمی پوچ تبدیل کرده است.
تداوم فشارهای اقتصادی، بیکاری و فقر بیسابقه ای که به طبقه کارگر و اقشار تهیدست جامعه تحمیل شده است، راهی جز مبارزه در جهت تغییر این اوضاع برای کارگران باقی نگذاشته است. گسترش اعتصابات و اعتراضات کارگران در مراکز و مجتمع های بزرگ تولیدی برای دستیابی به مطالباتشان در چند ماه گذشته بیانگر همین واقعیت است. رژیم جمهوری اسلامی که به تجربه دریافته است با سرکار آوردن روحانی و با قرار گرفتن در مسیر سازش با قدرت های غربی و دادن وعده و وعیدهای دروغین به مردم نمی تواند آینده حاکمیت خودش را از کابوس اعتراضات کارگری و توده ای برهاند، تمام ظرفیت های خودش را برای مقابله با خطر گسترش این اعتراضات بکار گرفته است.
رژیم جمهوری اسلامی که با سازش در برابر قدرت های غربی و همسوئی با سیاست های امپریالیستی آمریکا در منطقه خطر فشارهای خارجی را از سر حاکمیت خود دور کرده است، خود را برای دور تازه ای از رویاروئی با جنبش کارگری و خطر طغیان های اجتماعی آماده میکند. رژیم تمام قدرت خود را بکار بسته است تا با تداوم تعرض به زندگی و معیشت طبقه کارگر، کارگران را سرخورده کرده و سطح توقع آنان را به پایین ترین حد ممکن تنزل دهد. این رژیم که از نقش سازمانگرانه فعالین کارگری و ظرفیت های آنان در دامن زدن به جنبش اعتراضی و مطالباتی کارگران بخوبی آگاه است، بدون وقفه به تعقیب و بگیر و ببند آنان ادامه داده است تا محیط فعالیتشان را نا امن و دامنه آنرا محدود نماید. رژیم جمهوری اسلامی در همانحال که به بگیر و ببند فعالین کارگری و مدنی ادامه داده است، در رویارویی با اعتراضات کارگری و توده ای هم با سبعیت رفتار میکند. اما دولت روحانی در عین حال این ماموریت را نیز دارد تا با روشهای فریبکارانه جنبش کارگری را در چهارچوب منافع سرمایه داری ایران و در خدمت تداوم حاکمیت رژیم به کنترل درآورد. منشور حقوق شهروندی دولت روحانی با عنوان فریبنده ای که دارد و نهاد های ضد کارگری مانند خانه کارگر، شوراهای اسلامی، کانون عالی انجمنهای صنفی که اصلاح طلبان حکومتی و هواداران دولت روحانی در آنها لانه کرده اند، ابزار پیشبرد این دشمنی طبقاتی و به بردگی کشاندن کارگران با شیوه های دیگر هستند.
اما علیرغم صف آرائی دشمن و همسوئی رژیم جمهوری اسلامی با دولتهای امپریالیستی در جبهه های مختلف این رودروئی طبقاتی، کارگران با اعتراضات و اعتصابات روزمره خود نشان دادند که نه تنها زیر فشار طاقت فرسای تعرض هر روزه به کار و سطح زندگی شان، سرخورده نشده اند بلکه امید به دگرگونی و امید به عبور از دوره حاکمیت جمهوری اسلامی را در دل همه محرومان و ستمدیدگان جامعه زنده نگاه داشته اند. کارگران با برپا کردن نهادهای دفاع از آزادی فعالین کارگری و مبارزه برای رهائی کارگران در بند نشان داده اند که نه مرعوب سیاست سرکوب و تعقیب و بگیر و ببند فعالین و پیشروان جنبش کارگری شده اند و نه تسلیم سرنوشتی می شوند که رژیم سرمایه داری اسلامی می خواهد با تکیه بر اهرم ها و نهادهای ضد کارگری برای کارگران رقم بزند.
اکنون که در آستانه اول ماه مه برابر با 11 اردیبهشت روز همبستگی جهانی طبقه کارگر قرار گرفتهایم و تلاش برای برپا داشتن اجتماعات کارگری در اول مه، در صدر وظایف فعالین و پیشروان جنبش کارگری قرار گرفته است، فعالین کمونیست جنبش کارگری لازم است با ارزیابی واقعبینانه از شرایط فعالیت و توازن قوای موجود، چشم انداز روشنی از مراحل تکامل و پیشروی جنبش کارگری را پیشاروی کارگران قرار دهند. کارگران لازم است بازتاب قدرت طبقاتی و نیروی تحول بخش خودشان را در سیاست ها و عکس العمل های دشمن مشاهده کنند. اگر نهادهای ضد کارگری رژیم در دوره دولت روحانی تحرک تازه ای پیدا کرده اند نشانه آن است که کارگران نیز از پا ننشسته اند و با مبارزات خود نه تنها فضای جامعه را تحت تأثیر قرار داده بلکه کل جبهه ارتجاع را متوجه قدرت خود کرده اند. اگر همسوئی رژیم اسلامی با قدرت های غربی در سطح منطقه تهدیدات آنها را از سر رژیم کم می کند و توازن قوا را به سود رژیم تغییر می دهد اما در همانحال این همسویی ها نشانگر هراس و تقلای رژیمی است که بقاء آن در مقابل فوران خشم کارگران و توده های محروم جامعه هیچ تضمینی ندارد. اگر سبعیت نیروهای گارد ضد شورش رژیم در برابر اعتراض کارگران برای حقوق اولیه خود بیانگر قدرت سرکوب رژیم است، اما در همانحال نشانه بدون نتیجه بودن روشهای فریبکارانه ای است که تحت عنوان دولت اعتدال در پیش گرفته است.
اکنون که ابعاد بی سابقه بیکاری و فقری که به کارگران ایران تحمیل شده است، روند تداوم و گسترش اعتراضات کارگران برای کسب مطالباتشان را به یک امر اجتناب ناپذیر تبدیل کرده است، روز اول ماه مه فرصتی است که فعالین و پیشروان جنبش کارگری تلاش خود را برای ارتقای این مطالبات، بهم مرتبط کردن و سراسری کردن این جنبش و برپائی تشکل های طبقاتی و توده ای کارگران شدت بخشند.
کارگران ایران در این روز با اتکا به تجارب مبارزاتی تاکنونی شان ضمن مردود اعلام کردن حداقل دستمزد تعیین شده از جانب شورای عالی کار رژیم بر خواست افزایش دستمزدها متناسب با تأمین هزینه یک زندگی انسانی، آزادی فوری و بدون قید وشرط فعالین کارگری در بند، تامین بیمه بیکاری مکفی برای کلیه افراد آماده بکار، برچیدن شرکت های پیمانکاری، تأمین ایمنی محیط کار و پرداخت خسارت به کارگرانی که در اثر سوانح و ضایعات ناشی از کار دچار بیماری و نقص عضو می شوند، ممنوعیت کار حرفه ای برای کودکان و نوجوانان زیر 18 سال، آزادی بیان، آزادی تشکل، تحزب، اعتصاب، آزادی قلم، آزادی کلیه زندانیان سیاسی، لغو مجازات اعدام، جدائی دین از دولت و پایان دادن به تبعیض جنسی علیه زنان و تأمین برابری زن مرد در کلیه عرصه های زندگی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی تأکید می کنند.
در کنار برافراشتن پرچم مطالبات کارگران و تلاش برای بسیج توده های هر چه بیشتری از کارگران برای شرکت در مراسم و آکسیون های اول ماه مه و در ادامه این کارزار طبقاتی، اجتماعات زرد و فرمایشی دولت، که ازطرف خانه کارگر رژیم، انجمن ها و شوراهای اسلامی و یا کانون عالی انجمنهای صنفی بر پا می شوند، باید قاطعانه تحریم و بایکوت شوند.
دوره تدارک برگزاری مراسم و آکسیونهای اول ماه مه در همانحال فرصتی است برای کاشتن بذر آگاهی سوسیالیستی در میان کارگران. تدارک و سازماندهی آکسیون اول مه، همانند هر عرصه ای دیگر از مبارزه طبقه کارگر، بستری است که در آن فعالین کمونیست شمار هر چه بیشتری از کارگران را نسبت به راه رهائی و رسالتی که جهان کنونی بر عهده طبقه کارگر گذاشته است آگاه می کنند. کارگران کمونیست تلاش می کنند که توده هر چه وسیعتری از کارگران را به خودسازمانیابی کارگری و ضرورت متشکل شدن در حزب سیاسی کمونیستی جهت کسب آمادگی برای انقلاب کارگری، تسخیر قدرت سیاسی و رهبری جامعه آشنا می کنند.
اول مه عرصه ای دیگر از ابراز وجود طبقه کارگر است و مراسم و آکسیون های این روز لازم است بر پایه حرکت آگاهانه و مستقیم کارگران سازمانیابی و برگزار شوند. در این روز با تأکید بر هویت طبقاتی کارگران باید تلاش کرد که توده هر چه وسیعتری از کارگران را متحد و یکپارچه به مرکز شلوغی شهرها آورد. از این رو فعالین حزب باید بکوشند که طیف کارگران رادیکال و سوسیالیست، تشکل ها و نهادهای کارگری را متقاعد کنند که علیرغم اختلافات سیاسی و نظری ای که با هم دارند، برای سازماندهی نمایش اتحاد طبقاتی کارگران در اول ماه مه متحدانه وارد عمل شوند.
اول ماه مه برای طبقه کارگر ایران نیز مانند هم طبقه ای هایش در سراسر جهان به نماد آگاهی بر شرایط رهایی از ستم و استثمار نظام سرمایه داری تبدیل شده است. حزب کمونیست ایران این نماد همبستگی شورانگیز طبقاتی و انترناسیونالیستی را گرامی می دارد.

زنده باد اول ماه مه
سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی، برابری، حکومت کارگری


کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران

فروردین 1393
آوریل 2014