ارسال


سوسیالیسم تنها آلترناتیو رهایی بخش مردم ایران

بحران اقتصادی سرمایه داری ایران عمیق تر شده است. گسترش فقر و خیل میلیونی بیکاران، سقوط ارزش پول رسمی، تورم و گرانی رو به افزایش از نشانه های بارز این اوضاع آشفته اقتصادی هستند. نه دولت روحانی نه هیچکدام از دیگر جناح های درون حکومتی نه تنها قادر به کنترل این بحران نیستند، بلکه خود به عامل تشدید آن تبدیل شده اند.

بر متن این اوضاع بحرانی اعتراضات و اعتصابات کارگران علیه شرایط فلاکتباری که به کار و زندگی و معیشت آنها تحمیل شده گسترش یافته است. خیزش توده ای و سراسری محرومان و ستمدیدگان این جامعه در دیماه امسال ظرفیت عظیمی که در دل این جامعه برای رهائی از دست رژیم جمهوری اسلامی و تغییر بنیادی این جامعه جود دارد، نشان داد.

عوامل و فاکتورهای دخیل در اوضاع ایران، دورنمای حاکمیت جمهوری اسلامی را تیره و تار کرده است. دوره اشاعه خوشباوری به اصلاح رژیم از طریق مکانیسم های انتخاباتی، و راه کارهای مسخره ای نظیر برگزاری رفراندوم تحت حاکمیت این رژیم به پایان رسیده است.

واقعیت این است که نه فقط جمهوری اسلامی و اصلاح طلبان حکومتی، بلکه هیچکدام از بخشهای مختلف اپوزیسیون بورژوایی ایران هم راه حلی عملی برای پایان دادن به بحران و عقب ماندگی اقتصادی و گسترش فقر و بیکاری و آسیبهای اجتماعی در این کشور ندارند. این نیروها راه حلشان برای خاتمه دادن به این بحران اقتصادی در بهترین حالت سپردن اداره اقتصاد کشور به دست مدیران تکنوکرات، عادی سازی مناسبات با غرب و رفع موانع سیاسی بر سر راه ادغام بیشتر سرمایه داری ایران در بازار جهانی و سپس اجرای برنامه های اقتصادی نئولیبرالی است. این نوع نسخه پیچیدن ها برای حل بحران اقتصادی سرمایه داری ایران در حالی است که سیاستهای اقتصادی نئولیبرالی در همه کشورهای عقب مانده سرمایه داری نظیر ایران، در سطح جهان به بن بست رسیده اند و پیامدهای اجرای این سیاستها در سطح کشورهای پیشرفته نیز عامل اصلی شکل دهنده ی بحران جاری جهانی سرمایه داری بوده اند.

در عین حال قدرتهای غربی و در رأس آنها دولت آمریکا که نیروهای اپوزیسیون بورژوایی ایران استراتژی سیاسی خود را به دخالت آنان گره زده اند، نه تنها سیاست و پروژه ای برای سرنگونی جمهوری اسلامی ندارند، بلکه عمیقا نگران خیزشهای رادیکالی هستند که به سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی بیانجامد. آنها نقد امروز جمهوری اسلامی که عملا راه را برای حضور سیاسی و نظامی و کسب سودهای کلان از طریق گسترش مسابقه تسلیحاتی، به نسیه فردائی که هنوز نمی دانند چه خواهد شد، نخواهند داد. آنها تنها می خواهند با اعمال فشارهای کنترل شده، این رژیم را در راستای تأمین منافع دراز مدت خود به تمکین وادارند و زیاده خواهی های منطقه ای ویرا مهار کنند.

در برابر این اوضاع و فقر و فلاکت اقتصادی، در برابر جنایات و سرکوبگریها و بیحقوقیهای سیاسی و اجتماعی که رژیم جمهوری اسلامی به طبقه ی کارگر و مردم ستمدیدهی ایران تحمیل کرده است، در برابر استیصال و بی افقی و پروژه آلترناتیوسازی بخشهای مختلف اپوزیسیون بورژوائی، سوسیالیسم تنها آلترناتیوی است که می تواند افق رهایی را به روی کارگران و مردم ستمدیده ایران بگشاید. آلترناتیو سوسیالیستی در مسیر پیشروی خود، رژیم جمهوری اسلامی را سرنگون می کند، ماشین دولتی بورژوایی همراه با کلیه ارگانهای سرکوب آن را درهم می شکند، به حیات انگلی و پر هزینه آنها و کلیه دستگاههای تبلیغ جهل و خرافه پایان میدهد و وسیع ترین آزادی های سیاسی را تأمین و تضمین می نماید.

حکومت شوراها، که کارگران پیشرو و انقلابی هسته مرکزی آنرا تشکیل خواهند داد، با ریشه کن کردن بیکاری و به کار گرفتن خلاقیت توده های آزاد و حاکم بر سرنوشت خود، بارآوری تولید و رشد اقتصادی را ممکن و تضمین می کند، مشکل مسکن را برای همیشه حل و رفاه و آسایش اجتماعی را تأمین مینماید. از طریق پایان دادن به اختلاس ها، دزدی ها و ریخت و پاشهای تجملی طبقه حاکم کنونی و نمایندگان سیاسی آن، مقادیر زیادی از وسایل تولید و محصولات را برای استفاده عموم آزاد می سازد. آلترناتیو سوسیالیستی، با الغای مالکیت خصوصی بر ابزار تولید و با اجتماعی کردن مالکیت بر وسائل تولید، کار را از یک اجبار برای مزد و امرار معاش، به امری داوطلبانه تبدیل مینماید، كه صرفا بر اساس درک وظیفه و پاسخگویی به نیاز اجتماعی انجام میگیرد. کارگران متشکل در دولت شوراها، در راستای استقرار سوسیالیسم، علم و تکنولوژی را که در چنگال رقابت سرمایه داری به بند کشیده شده است آزاد میکنند و در نتیجه آن، بازده كار با سرعتى غیر قابل تصور افزایش خواهد یافت. سوسیالیسم، رفع نیازهای مردم، تأمین زندگی مرفه و شایسته انسان را به هدف تولید تبدیل میکند و همه ی خدمات و محصولات مورد نیاز بشر را در مقیاس انبوه تولید، و کلیه ی نیازهای مادی و معنوی انسانها را تأمین میکند. همچنین سوسیالیسم به خطر بحرانهای ویرانگر اقتصادی برای همیشه پایان میدهد. در جامعه سوسیالیستی انسانها از امکانات یکسان و فراوان برای رشد استعداد و توانائی های فردی برخوردار خواهند بود و توانائی های فردی شکوفا میشوند. در چنین جامعهای آزادی و رفاه هر فرد شرط آزادی و رفاه همگان خواهد بود و انسان ها به شرایط واقعا انسانی قدم می گذارند. کلیه اشکال استثمار، نابرابریها و تبعیضها نظیر ستمکشی زن و ستمگری ملی برچیده میشوند، تبعیض جنسی و تنگ نظری ملی و نژادی جای خود را به همبستگی انسانی خواهند داد.

اما دشواری شکل گیری بدیل سوسیالیستی در موانعی است که بر سر راه متشکل شدن کارگران و فعالین جنبشهای پیشرو اجتماعی در حزب سیاسی کمونیستی وجود دارد. این موانع را باید شناخت و بر طرف ساخت. در هر حال این موانع هر چه باشند، این حقیقت روشن و انکار ناپذیر است که حزب سیاسی کمونیستی نه در حاشیه مبارزات کارگری و جنبشهای رادیکال اجتماعی، بلکه در متن و در درون آنها است که میتواند، صلاحیت و توانائی شکل دادن به آلترناتیو سوسیالیستی را کسب کند. کارگران پیشرو و فعالین انقلابی و کمونیست تنها در جریان حضور فعال در همه عرصه های حیات اجتماعی است که پرورش می یابند و بدین معنی تنها نبردکنان، آمادگی انجام چنین رسالتی را کسب خواهند کرد.

2018-02-20 | ۱۳۹۶-۱۲-۰۱




ما را دنبال کنید

تویتر Find us on youtube Follow us on google+ Follow us on facebook CPIran_mailing address
Result