ارسال


دیکتاتورها از تاریخ درس نمی گیرند

۳۹ سال پیش محمد رضا شاه دیکتاتور سابق ایران در چهاردهم آبان ماه و در آستانه انقلاب ۱۳۵۷ در یک سخنرانی رادیو تلویزیونی، ضمن اظهار تأسف از اینکه در "کنار انقلاب، دسیسه و سوء استفاده دیگران از احساسات و خشم مردم، آشوب و هرج و مرج، ناامنی، اغتشاش و شورش و کشتار در بسیاری از نقاط میهن، کار را به جایی رسانده که استقلال مملکت را به خطر انداخته است"، گفت "من نیز پیام انقلاب شما ملت ایران را شنیدم". شاه حدود یک ماه و نیم بعد از ایراد این سخنان زیر فشار خیزش انقلابی توده ها ناچار شد برای همیشه تخت سلطنت را رها و ایران را ترک کند.

ادعاهای سران رژیم جمهوری اسلامی در مورد خیزش سراسری اخیر شباهت های زیادی با این سخنان شاه در آستانه قیام ۵۷ دارد. خامنه ای تظاهرات ضد حکومتی را به آمریکا، اسرائیل و تلویحا به عربستان نسبت داد، روحانی نیز مردم معترض را یک عده آشوبگر خواند که به خواست دشمنان و بدخواهان نظام اسلامی به مقدسات و پرچم کشور اهانت کرده اند و دیگر کارگزاران رژیم هم معترضان را خس و خاشاک و آشغال لقب دادند. به رغم این شباهت ها، اگر شاه در آن نطق مشهور اعلام کرد که "پیام انقلاب ملت ایران را شنیده است"، اما سران رژیم اسلامی هنوز پیام خیزش سراسری جوانان بیکار و تهیدستان شهری را نشنیده اند. البته که ایران کنونی هنوز در آستانه انقلاب قرار نگرفته است، اما خیزش سراسری طی هفت روزی که سران رژیم را در خوف و هراس فرو برد و نسیم انقلاب را به وزش در آورد پیام روشنی در بر داشت. مردمی که علیه فقر، گرانی، بیکاری و سلطه مذهب و تحقیر در ابعاد سراسری به خیابان ها آمدند و همزمان با فریاد "نان، کار، آزادی" شعار "مرگ بر روحانی"، "مرگ بر دیکتاتور"، خامنه ای حیا کن، حکومت را رها کن" را سر دادند، در واقع اعلام کردند که هیچ امیدی به بهبود وضعیت زندگی و معیشت خود تحت حاکمیت رژیم سرمایه داری اسلامی ندارند. آنها نشان دادند که حتی برای تحقق خواست نان و کار و آزادی باید کلیت رژیم جمهوری اسلامی به زیر کشیده شود. در واقع آنان به رژیم اعلام کردند، شما که نمی توانید کار و نان و آزادی مردم را تأمین کنید حکومت را رها کنید.

واکنش و عکس العمل های سران رژیم طی دو هفته اخیر نشان می دهد که آنان هنوز پیام خیزش محرومان جامعه را دریافت نکرده اند. مباحث مربوط به تعیین حداقل دستمزدها و لایحه بودجه سال ۹۷ در دایره محافل حکومتی کماکان در فضا و چهار چوب همان مباحث ماقبل اعتراضات سراسری دور می زنند. سران رژیم نمی خواهند که بر اساس خواست ها و مطالبات طرح شده در این اعتراضات طرح بودجه سال ۹۷ را دوباره مورد بازبینی و تجدید نظر قرار دهند. توده بیکاران و محرومانی که آهی در بساط ندارند و برای تحقق خواست عاجل نان و کار به خیابان آمدند همچنان به وعده ببار نشستن سیاست های نئولیبرالی، جذب سرمایه های خارجی و اشتغال زایی در آینده حواله داده می شوند. برای تأمین نان و نیازهای اولیه میلیون ها بیکار و خانواده هایشان در ایران لازم است بلافاصله بیمه بیکاری متناسب با تأمین یک زندگی انسانی و بیمه های تأمین اجتماعی مقرر گردند. میلیون ها کارگر بیکار به تأمین نان شب نیاز دارند، اما دولت قادر نیست این نیاز حیاتی را تأمین کند، زیرا بجای اختصاص بودجه برای تأمین بیمه بیکاری، بودجه دفاعی را حدود ۳۳ درصد، بودجه نیروهای انتظامی ۴۰ در صد و بودجه سپاه پاسداران در حدود ۴۲ درصد افزایش پیدا کرده است. دولت نمی تواند به خواسته های اولیه مردم پاسخ بدهد چون بودجه کلیه نهادها و مؤسسه‌های مذهبی مانند صدا و سیمای رژیم اسلامی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، حوزه علمیه قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی خمینی و ... افزایش پیدا کرده اند. در ایرانی که بر منابع عظیم ثروت خوابیده است کارگران و زحمتکشان گرسنه و معترض مورد ضرب و شتم قرار می گیرند، اما میلیاردها دلار هزینه مداخله گری نظامی در سوریه و سرپا نگاه داشتن رژیم جنایتکار بشار اسد، مداخله گری در عراق و یمن و لبنان و افغانستان می شود.

واکنش های سران رژیم در قبال اعتراضات توده ای مردم، تأکیدات مکرر آنها بر مفاد لایحه بودجه سال ۹۷ و افزایش چشمگیر بودجه ارگانهای سرکوب و فریب همه نشان می دهند که بکار گرفتن قوه قهر و سرکوب اصلی ترین گزینه رژیم در مقابله با مردم معترض و جان به لب رسیده است. اما تداوم اعتصابات و اعتراضات کارگران در همین روزهای اخیر و همزمان با موج اخیر سرکوبگری ها نشان می دهند که حربه سرکوب کارائی گذشته خود را از دست داده است. کارگرانی که پرداخت دستمزدهای چند مرتبه زیر فقر آنان ماه ها به عقب می افتند، توده جوانان بیکاری که از فقر و تنگدستی به ستوه آمده اند، زنانی که از اعمال تبعیض جنسیتی عاصی هستند راه عقب نشینی ندارند و به ناگزیر به رویارئی مستقیم با رژیم به عنوان عامل اصلی تداوم وضع موجود روی می آورند. از اینرو سران رژیم که ابلهانه فکر می کنند خطر خیزش سراسری را از سر گذرانده اند، باید بدانند که طوفان ها و خیزش های عظیم تری در راهند.

سرنوشت تاریخی رژیم شاه که زمانی " جزیره ثبات" آمریکا در خاورمیانه شناخته می شد، عاقبت دولت حسنی مبارک با ارتشی مجهز که متحد نیرومند آمریکا و اسرائیل در منطقه بحساب می آمد، فراری شدن بن علی دیکتاتور پیشین تونس، همه نشان می دهند که رژیم جمهوری اسلامی نیز سرانجام زیر فشار فوران خشم فروخورده توده ها راهی جز سقوط در پیش نخواهد داشت.

2018-01-18| ۱۳۹۶-۱۰-۲۸




ما را دنبال کنید

تویتر Find us on youtube Follow us on google+ Follow us on facebook CPIran_mailing address
Result